شمارهٔ ۱۲۴۰
این دل محنت و بلا دیده
دایم از دست خود جفا دیده
ننشیند به کو شده چه کنم
با دل پر زنان و با دیده
گر دهد ترک عشق به باشد
کاو ز بالای تو بلا دیده
دیده ی من به کار می باید
بهر دیدار تو مرا دیده
دولت وصل تو طبیب دلم
درد ما را مگر دوا دیده
چه کنم این دل بلاکش من
بارها از تو بارها دیده
بس عجب آن نگار سنگین دل
بر من این ظلمها روا دیده
دل مسکین من ز درد فراق
چه بگویم که او چه ها دیده
ما گدای دریم و تو شاهی
شاه همّت هم از گدا دیده
سرو نازی تو در سرابستان
سرکشی او همه ز ما دیده
پاک بازیم در وفاداری
بگشاییم بر خطا دیده
با خداوند کی وفا کردست
بنده ی هندوی بها دیده
عقل گفتا به مردم چشمم
کاین بلاها دل از شما دیده
گرنه پیک خبر شدی دیده
کی شدی دل ز دست نادیده
گوش باید شنیده نشنیده
چشم داریم دیده نادیده
اعتمادی مکن به کار جهان
کز جهان کی کسی وفا دیده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این دل محنت و بلا دیده
دایم از دست خود جفا دیده
هوش مصنوعی: این دل همیشه در رنج و سختی است و همواره از خودی که باید به آن امید داشته باشد، آسیب دیده است.
ننشیند به کو شده چه کنم
با دل پر زنان و با دیده
هوش مصنوعی: نمیتوانم در مکانی آرام بگیرم، در حالی که دل پر از غم دارم و چشمانم پر از اشک.
گر دهد ترک عشق به باشد
کاو ز بالای تو بلا دیده
هوش مصنوعی: اگر کسی ترک عشق کند، او مانند کسی است که از بلایای تو در بالا آسیب دیده است.
دیده ی من به کار می باید
بهر دیدار تو مرا دیده
هوش مصنوعی: چشم من باید به تو نگاه کند و برای دیدارت آماده باشد.
دولت وصل تو طبیب دلم
درد ما را مگر دوا دیده
هوش مصنوعی: خوشحالی و سروری ناشی از دوری تو، درمانگر درد دل من است. آیا میتوانی درد ما را که جز برای تو درمانی ندارد، ببینی؟
چه کنم این دل بلاکش من
بارها از تو بارها دیده
هوش مصنوعی: این دل بیچاره من بارها از تو رنج کشیده و در درد و غمهای تو غرق شده است. چه کار میتوانم بکنم؟
بس عجب آن نگار سنگین دل
بر من این ظلمها روا دیده
هوش مصنوعی: عجب اینجاست که آن معشوق دلbroken، این همه ظلمها را بر من روا داشته است.
دل مسکین من ز درد فراق
چه بگویم که او چه ها دیده
هوش مصنوعی: دل بیچارهام را از درد جدایی چه بگویم، که او چه تجربههایی را پشت سر گذاشته است.
ما گدای دریم و تو شاهی
شاه همّت هم از گدا دیده
هوش مصنوعی: ما خدمتگذار تو هستیم و تو در مقام پادشاه قرار داری، حتی پادشاهان هم از کسانی چون ما درس همت میگیرند.
سرو نازی تو در سرابستان
سرکشی او همه ز ما دیده
هوش مصنوعی: شما به دلربایی و زیبایی چون سرو در یک سراب شباهت دارید، و این که او بر ما نگاه میکند، نشانهای از توجه و دلبستگی اوست.
پاک بازیم در وفاداری
بگشاییم بر خطا دیده
هوش مصنوعی: در وفاداری ما بسیار پاک و بیعیبیم، حالا بیایید بر اشتباهات چشم ببندیم.
با خداوند کی وفا کردست
بنده ی هندوی بها دیده
هوش مصنوعی: هیچ بندهای از خداوند به وعدهاش وفا نکرده است، حتی اگر آن بنده، هندو باشد و در نظرها با ارزش و محترم به شمار آید.
عقل گفتا به مردم چشمم
کاین بلاها دل از شما دیده
هوش مصنوعی: عقل به مردم گفت: چطور ممکن است که دل من این همه درد و رنج را از شما ببیند و تحمل کند؟
گرنه پیک خبر شدی دیده
کی شدی دل ز دست نادیده
هوش مصنوعی: اگر پیامآور خبر بودی، دیگر چشم تو را نمیدید و دل از دست نااشنا نمیرفت.
گوش باید شنیده نشنیده
چشم داریم دیده نادیده
هوش مصنوعی: باید گوش ما به شنیدهها حساس باشد، و چشم ما باید به چیزهایی که ندیدهایم نگاه کند.
اعتمادی مکن به کار جهان
کز جهان کی کسی وفا دیده
هوش مصنوعی: به کارهای دنیا اعتماد نکن، چرا که هیچکس از وفای دنیا چیزی ندیده است.