شمارهٔ ۱۲۳۹
تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده
مرا سریست چو نرگس به پیش افکنده
نقاب از رخ خود برگشا که تا خورشید
شود ز تاب رخ روشن تو شرمنده
تنت ز درد مصون باد و دل ز غم آزاد
که نیست ذات شریفت به این دو ارزنده
منت ز جان شدهام بنده و خداوندان
نظر ز روی عنایت کنند بر بنده
هر آنکه روی تو را صبح و شام میبیند
یقین شدم که ورا دولتیست پاینده
نظر به جانب ما کن ز روی لطف دمی
که سال و ماه و شب و روز تست فرخنده
چو همدمم دم عیسیدم است گو یکدم
بدم که تا دو جهان گردد از دمش زنده
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده
مرا سریست چو نرگس به پیش افکنده
هوش مصنوعی: تو لبخند زیبایی داری که مانند غنچهای پر از شادی است و من هم سری دارم مانند نرگس که به جلو افتاده است.
نقاب از رخ خود برگشا که تا خورشید
شود ز تاب رخ روشن تو شرمنده
هوش مصنوعی: چهرهات را از زیر پرده برمکشان تا نور خورشید از درخشش زیبایی تو شرم کند.
تنت ز درد مصون باد و دل ز غم آزاد
که نیست ذات شریفت به این دو ارزنده
هوش مصنوعی: بدنت از درد دور باشد و دلت از غم آزاد، زیرا که وجود با ارزش تو شایسته هیچیک از این دو نیست.
منت ز جان شدهام بنده و خداوندان
نظر ز روی عنایت کنند بر بنده
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و محبت خداوند، بندهای شدهام که از او منت دارم و امیدوارم که خداوند با مهربانی و نگاه لطفش به من نظر کند.
هر آنکه روی تو را صبح و شام میبیند
یقین شدم که ورا دولتیست پاینده
هوش مصنوعی: هر کسی که در صبح و شب چهرهٔ تو را میبیند، مطمئن شدم که او صاحبِ قدرتی پایدار است.
نظر به جانب ما کن ز روی لطف دمی
که سال و ماه و شب و روز تست فرخنده
هوش مصنوعی: به ما نگاهی کن و با لطف یک لحظه به ما توجه کن، زیرا این زمانهای شاد و خوشبختی متعلق به توست.
چو همدمم دم عیسیدم است گو یکدم
بدم که تا دو جهان گردد از دمش زنده
هوش مصنوعی: وقتی رفیقم در کنارم است، مانند دم عیسی (پیامبر) است. حتی اگر لحظهای دور شوم، امیدوارم که آن دم، تا ابد دو جهان را زنده نگه دارد.