گنجور

شمارهٔ ۱۲۳۷

به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده
وفا و عهد من خسته را ز یاد مده
نصیحتی بشنو از من ضعیف ای دل
تو خود به دست حریفان حورزاد مده
اگرچه نیست تو را اختیار مرد و زنی
زمام مصلحت خود به اوستاد مده
مرا که آرزوی روی دوست امروزست
امید وعده وصلم به بامداد مده
به جان تو که به باد فراق آب رخم
به قول دشمن بدگوی بدنهاد مده
دلا امید ز وصل بتان ببر زنهار
قدیم صحبت یاران مرا به یاد مده
تو تا به چند جفا و ستم کنی به جهان
که گفت با تو که بیداد هست و داد مده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده
وفا و عهد من خسته را ز یاد مده
هوش مصنوعی: به خاطر بوی موی خودت، ای محبوب، وفا و پیمان من را فراموش نکن و یاد من را از ذهن خود پاک نکن.
نصیحتی بشنو از من ضعیف ای دل
تو خود به دست حریفان حورزاد مده
هوش مصنوعی: ای دل، نصیحتی از من ضعیف بشنو؛ خودت را در اختیار حریفان و بی‌وفایان قرار نده.
اگرچه نیست تو را اختیار مرد و زنی
زمام مصلحت خود به اوستاد مده
هوش مصنوعی: اگرچه تو در انتخاب شریک زندگی آزادی نداری، اما مراقب باش که سرنوشت خود را به دست دیگران نسپاری.
مرا که آرزوی روی دوست امروزست
امید وعده وصلم به بامداد مده
هوش مصنوعی: من که امروز فقط آرزوی دیدن چهره دوست را دارم، امیدی به وعده وصال خود در صبح فردا نداشته باش.
به جان تو که به باد فراق آب رخم
به قول دشمن بدگوی بدنهاد مده
هوش مصنوعی: به جان تو قسم، نگذار که در دوران جدایی، روح و احساسات من تحت تأثیر بدگویی‌ها و سخنان زشت دشمنان قرار گیرد.
دلا امید ز وصل بتان ببر زنهار
قدیم صحبت یاران مرا به یاد مده
هوش مصنوعی: ای دل، امیدواری به وصال معشوقان را کنار بگذار، زیرا خاطرات گذشته و صحبت با دوستانم را به یاد من نیاور.
تو تا به چند جفا و ستم کنی به جهان
که گفت با تو که بیداد هست و داد مده
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی به ظلم و ستم ادامه دهی در این دنیا؟ کسی به تو نگفته که در اینجا ظلم هست و باید انصاف را رعایت کنی؟