شمارهٔ ۱۲۳۶
ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده
وز دم عیسویت جان جهان زنده شده
از حیای سر زلف تو بنفشه در باغ
پیش خاک کف پای تو سرافکنده شده
هر سحرگاه به پروانه ماه رخ تو
شمع خورشید جهانتاب فروزنده شده
به هوای سر زلف تو دل خلق جهان
رفته بر باد و پریشان و پراکنده شده
سرو آزاد به سرسبزی شمشاد قدت
تا سر افراز شود در چمنت بنده شده
هرکه یک شب شده از شمع رخت روشن چشم
روز اقبال بر او فرّخ و فرخنده شده
تا گل روی تو در باغ جهان بشکفته
دهن ما چو لب غنچه پر از خنده شده
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده
وز دم عیسویت جان جهان زنده شده
هوش مصنوعی: ای پادشاهان دنیا، در پیش تو بنده و مطیع شدهاند و به برکت وجود تو، جان جهان دوباره زنده شده است.
از حیای سر زلف تو بنفشه در باغ
پیش خاک کف پای تو سرافکنده شده
هوش مصنوعی: حیا و شرم زلفهای تو باعث شده که بنفشهها در باغ، به خاطر خاک پای تو، سر به زیر بیندازند و خجالت بکشند.
هر سحرگاه به پروانه ماه رخ تو
شمع خورشید جهانتاب فروزنده شده
هوش مصنوعی: هر صبحگاه، همچون پروانهای که به دور شمعی میچرخد، نور خورشید عالمتاب به خوابگاه چهرهی زیبای تو میتابد و آن را روشن میکند.
به هوای سر زلف تو دل خلق جهان
رفته بر باد و پریشان و پراکنده شده
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت موهای تو، دلهای مردم دنیا در آشفتهگی و نگرانی به سر میبرند و زندگیشان تحت تأثیر قرار گرفته است.
سرو آزاد به سرسبزی شمشاد قدت
تا سر افراز شود در چمنت بنده شده
هوش مصنوعی: سرو زیبا و بلند با سبزی شمشاد، بزرگی تو را به اوج میرساند و در باغت، خود را بنده تو میداند.
هرکه یک شب شده از شمع رخت روشن چشم
روز اقبال بر او فرّخ و فرخنده شده
هوش مصنوعی: هر کسی که یک شب در نور چهرهات روشنایی یافته، روزگار خوشی و خوشبختی بر او روی میآورد.
تا گل روی تو در باغ جهان بشکفته
دهن ما چو لب غنچه پر از خنده شده
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهرهی زیبا و دلنشین تو در دنیای زندگی شکوفا شده، لبهای ما به مانند غنچهای پر از خنده و شادی گشته است.