گنجور

بخش ۹۲ - پرورش اسب در سرزمین طیهور

بدانست طیهور کآن شیر دل
شد از کار نخچیر توران خجل
بدو گفت کای شاه باهوش و سنگ
نگر تا نداری دل خویش تنگ
که امروز بگذشت از تو شکار
به چنگ تو آید دگر روزگار
نه کیدی ز تو دور سستی رسک
که نخچیر دارد از او تا درنگ
ستوران ما هم بکردار باد
که دارند از اسبان آبی، نژاد
به نخچیر برنگذرد زو شکار
سگ و یوز ما را نیاید بکار
بپرسید کاین رای چون آورید
که اسبان ز دریا برون آورید
بدو گفت طیهور، گاهِ بهار
فرستم فراوان به دریا کنار
از آن بادپایان تازی نژاد
به تن همچو گرگ و به تگ همچو باد
ببندندشان پیش خود هر کسی
نگهبان گمارم بدیشان بسی
ز دریا برآید شب تیره اسب
دمان و دنان همچو آذرگشسب
چو بوی تن مادیان بشنود
چو باد دمان سوی ایشان شود
کند گشنی و بازگردد به آب
پشیمان شود، بازگردد به آب
بتازد بدان، تا کندشان تباه
کند آتش آن کس که دارد نگاه
چو چشم افگند سوی آتش بجای
بماند، گریزان شود بازجای
از آتش به دریا جهان گردد اوی
به یک دیدن از بدنهان گردد اوی
از آتش بترسد بدان سان ستور
نترسد، همی مردم روز کور
چه سنگین دلند این شگفت آدمی
که از هول آتش نباشد غمی
همه ساله دربند آرد به زه
وزین هر دو کیتی به روی بزه
بهار دگر کرّه آرد پدید
از آن اسب آمد که خسرو شنید
به ده سالگی زیر زین آوریم
ز دریا ستوران چنین آوریم
به آب اندرون همچو ماهی روان
به کهسار بر چون پلنگان دوان
به پیشش نه کرگ و نه شیر و نه مرد
تواند شدن گر برآید اسد
ز گفتار او خیره گشت آتبین
همی گفت کاری شگفت است این
همان گه بفرمود طیهور شاه
که هر چند نخچیر دارد سپاه
برابر همان سربسر بخش کرد
ز شادی رخ سرکشان رخش کرد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدانست طیهور کآن شیر دل
شد از کار نخچیر توران خجل
هوش مصنوعی: آن پرنده فهمید که آن دلیر از کار شکارچی توران احساس شرمندگی کرده است.
بدو گفت کای شاه باهوش و سنگ
نگر تا نداری دل خویش تنگ
هوش مصنوعی: به او گفت: ای پادشاه باهوش و نیک بین، مراقب باش که دل خود را کوچک و تنگ نکنی.
که امروز بگذشت از تو شکار
به چنگ تو آید دگر روزگار
هوش مصنوعی: اگر امروز چیزی از دست برود، در روزهای آینده می‌تواند به دستت بیاید.
نه کیدی ز تو دور سستی رسک
که نخچیر دارد از او تا درنگ
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که اگر فردی از ما دور باشد، نباید در کارهای خود سستی کنیم، زیرا او می‌تواند با دقت بیشتری ما را زیر نظر داشته باشد و فرصت‌های مناسبی را شناخت کند. بنابراین، باید همواره در تلاش و فعال باشیم تا دیگران از ما غافل نشوند.
ستوران ما هم بکردار باد
که دارند از اسبان آبی، نژاد
هوش مصنوعی: رستوران ما هم با ویژگی‌هایش مانند باد است، جایی که از اسب‌های آبی، نژاد خاصی دارند.
به نخچیر برنگذرد زو شکار
سگ و یوز ما را نیاید بکار
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شکارچیان بهتر است از دو نوع شکار استفاده کنند: هم سگ و هم یوز. در واقع، اشاره دارد به این که هر یک از این شکارچی‌ها ویژگی‌ها و توانایی‌های خاص خود را دارند و نمی‌توان فقط به یک نوع تکیه کرد. برای موفقیت در شکار، باید از هر دو بهره برد.
بپرسید کاین رای چون آورید
که اسبان ز دریا برون آورید
هوش مصنوعی: پرسیدند که این فکر چگونه به ذهنشان آمد که اسب‌ها را از دریا بیرون بیاورند.
بدو گفت طیهور، گاهِ بهار
فرستم فراوان به دریا کنار
هوش مصنوعی: پرنده به او گفت: در فصل بهار، به مقدار زیاد به کنار دریا می‌فرستم.
از آن بادپایان تازی نژاد
به تن همچو گرگ و به تگ همچو باد
هوش مصنوعی: این بیتی به توصیف موجوداتی می‌پردازد که به لحاظ ظاهری شبیه به گرگ هستند و به لحاظ رفتار و ویژگی‌هایشان، سریع و تند و چابک همانند باد عمل می‌کنند. به نوعی این موجودات ترکیبی از قدرت و تیزی هستند.
ببندندشان پیش خود هر کسی
نگهبان گمارم بدیشان بسی
هوش مصنوعی: هر کس را که بخواهم، برای نگهداری از آنها مسئول می‌کنم و به آنها امنیت می‌بخشم.
ز دریا برآید شب تیره اسب
دمان و دنان همچو آذرگشسب
هوش مصنوعی: از دریا شب تاریک مانند اسب سواری در حال نمودار شدن است، مانند آتش‌افروز.
چو بوی تن مادیان بشنود
چو باد دمان سوی ایشان شود
هوش مصنوعی: زمانی که باد بوی بدن مادیان را احساس کند، به سمت آن‌ها می‌وزد.
کند گشنی و بازگردد به آب
پشیمان شود، بازگردد به آب
هوش مصنوعی: جوجه‌تیغی به سمت آب می‌رود و وقتی که می‌بیند نمی‌تواند در آنجا بماند، دوباره برمی‌گردد. از این تجربه پشیمان می‌شود و دوباره به سمت آب می‌رود.
بتازد بدان، تا کندشان تباه
کند آتش آن کس که دارد نگاه
هوش مصنوعی: تا آن‌که کسی با توجه و دقت، بر دیگران نظارت کند و به آن‌ها فائق آید، می‌تواند به راحتی بر مشکلات و چالش‌ها غلبه کند.
چو چشم افگند سوی آتش بجای
بماند، گریزان شود بازجای
هوش مصنوعی: وقتی که چشم به آتش بیندازی، در جای خود باقی می‌مانی و به عقب می‌روی.
از آتش به دریا جهان گردد اوی
به یک دیدن از بدنهان گردد اوی
هوش مصنوعی: با یک نگاه، جهان از آتش به دریا تبدیل می‌شود و او از اسرار پنهانی به روشنایی درمی‌آید.
از آتش بترسد بدان سان ستور
نترسد، همی مردم روز کور
هوش مصنوعی: ترس از آتش برای انسان‌ها طبیعی است، اما مانند ستور (اسب) که از آتش نمی‌ترسد، بسیاری از مردم در روزهای کور و تاریک زندگی خود، ترس را فراموش می‌کنند و به آن توجهی نمی‌کنند.
چه سنگین دلند این شگفت آدمی
که از هول آتش نباشد غمی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بر این موضوع تأکید می‌کند که انسان‌ها چه قدر از دردی بزرگ غافل هستند. آن‌ها به قدری به نگرانی‌های خود در مورد مشکلات و چالش‌های زندگی مشغولند که حتی از خطرات بزرگ‌تر مثل آتش و عواقب آن نیز بی‌خبرند. در واقع، این اشاره به بی‌تفاوتی و سنگینی دل آدمی در برابر مسائلی است که باید جدی‌تر به آن‌ها توجه کنند.
همه ساله دربند آرد به زه
وزین هر دو کیتی به روی بزه
هوش مصنوعی: هر سال، در دام عشق گرفتار می‌شود و در این بین، دو کتیبه از سیاهی بر روی زندگی‌اش نقش می‌بندد.
بهار دگر کرّه آرد پدید
از آن اسب آمد که خسرو شنید
هوش مصنوعی: بهار دیگری فرا می‌رسد و زیبایی‌هایی را به وجود می‌آورد، همان‌طور که خسرو از رسیدن آن اسب خبر داشت.
به ده سالگی زیر زین آوریم
ز دریا ستوران چنین آوریم
هوش مصنوعی: در ده سالگی سوار بر اسب‌هایی که از دریا آمده‌اند، به راندن آنها می‌پردازیم.
به آب اندرون همچو ماهی روان
به کهسار بر چون پلنگان دوان
هوش مصنوعی: در آب مانند ماهی به راحتی شنا می‌کند، ولی بر روی کوه‌ها مانند پلنگ‌ها با سرعت و چابکی حرکت می‌کند.
به پیشش نه کرگ و نه شیر و نه مرد
تواند شدن گر برآید اسد
هوش مصنوعی: جز او کسی نمی‌تواند به مقامش برسد، چه کرگدن باشد، چه شیر و چه مرد. اگر او به میدان بیاید، هیچ‌کس قدرت رقابت با او را ندارد.
ز گفتار او خیره گشت آتبین
همی گفت کاری شگفت است این
هوش مصنوعی: از سخنان او آتش‌نشان حیرت‌زده شد و گفت که این کار بسیار شگفت‌انگیز است.
همان گه بفرمود طیهور شاه
که هر چند نخچیر دارد سپاه
هوش مصنوعی: زمانی که شاه دستور داد که حتی اگر سپاه شکارچی دارای پرندگان زیادی باشد، باید اقداماتی انجام شود.
برابر همان سربسر بخش کرد
ز شادی رخ سرکشان رخش کرد
هوش مصنوعی: برابر با آن، به طور کامل از شادی، چهره‌ی زیبا و درخشان سرکش‌ها را نشان داد.