گنجور

بخش ۹۰ - وصف شهر بسیلا

به پنجم به شهر بسیلا رسید
به گیتی کسی چون بسیلا ندید
درازا دو فرسنگ و پهنا همین
پر از باغ و باغش پر از یاسمین
نشستنگه شاه طیهور بود
نه شهری، بهشتی پر از حور بود
همه کویها آب و جوی روان
لب جو پر آزاد سرو روان
همه باغها لاله و شنبلید
ز هر لاله ای بوی دیگر دمید
بیاراسته کوی و بازارها
برآورده از سنگ دیوارها
چنان ساخته سنگ بر سنگ نیز
که اندر شکافش نرفتی پشیز
به بالا بدان سان که پرواز باز
به یک روز نتوان شدن بر فراز
یکی کنده بر گرد دیوار شهر
که دریای قلزم از او یافت بهر
روان آب و کشتی بدو اندرون
همانا که صدباره بودی فزون
چو دروازه بگشاد دربانِ شهر
تو گفتی بهشتش فرستاد بهر
چنان بوی از آن شهر بیرون دمید
که هوش از دل و مغز شد ناپدید
همه بادپایان برانگیختند
گهر در پی آتبین ریختند
همه کوی و بر زن پُر از خواسته
به دیبای چینی بیاراسته
همه بام رامشگر خوش سرای
همه شهر پر ناله ی رود و نای
بدان باربوشی شه نیکبخت
برآورد مر آتبین را به تخت
به کاخ سرافراز مهتر پسر
فرود آمده خسرو تاجور
بیاراستند آن بهشتی سرای
سراپی بسان بهشت خدای
همه پیکرش زرّ بر لاجورد
همه تختها لعل و یاقوت زرد
نگارش همه همچو نوشاد چین
نهادش بسان بهشت برین
به باغ اندرش سرو و آب روان
نشستنگهش در خور خسروان
گلش پر ز بلبل، چمن پر سمن
به پیش اندرون دسته ی نسترن
ز درّاج و طاووس و قمری چنان
که گفتی بتانند دستان زنان
فرستاد چندان ز هرگونه ساز
که دیگر به چیزش نیامد نیاز
ز هرگونه کارش بیاراست شاه
چنانچون بود در خور رای شاه
دو فرزند خود را به روزی دوبار
به پرسش فرستاد زی شهریار
همان مرد دستور هر بار نیز
بیامد، برآورد هرگونه چیز

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به پنجم به شهر بسیلا رسید
به گیتی کسی چون بسیلا ندید
هوش مصنوعی: به شهر بسیلا رسید و در میان مردم، کسی را مانند بسیلا ندید.
درازا دو فرسنگ و پهنا همین
پر از باغ و باغش پر از یاسمین
هوش مصنوعی: این مکان به طول دو فرسنگ و عرضی وسیع دارد که در آن پر از باغ‌هایی است و باغ‌ها نیز پر از گل‌های یاسمن هستند.
نشستنگه شاه طیهور بود
نه شهری، بهشتی پر از حور بود
هوش مصنوعی: مکان نشستن شاه، جایگاهی است پر از زیبایی و جلال، نه تنها شهری معمولی، بلکه بهشتی است پر از زنان زیبا و خوش‌خلق.
همه کویها آب و جوی روان
لب جو پر آزاد سرو روان
هوش مصنوعی: تمامی مسیرها پر از آب و جوی روان است و در حاشیه‌ی آن، درختان سرو جوان و آزاد در حال رشد و زیستن هستند.
همه باغها لاله و شنبلید
ز هر لاله ای بوی دیگر دمید
هوش مصنوعی: تمام باغ‌ها پر از لاله و سنبل است و از هر لاله‌ای بوی متفاوتی به مشام می‌رسد.
بیاراسته کوی و بازارها
برآورده از سنگ دیوارها
هوش مصنوعی: شهر و خیابان‌ها با زیبایی تزئین شده و دیوارهایش از سنگ ساخته شده است.
چنان ساخته سنگ بر سنگ نیز
که اندر شکافش نرفتی پشیز
هوش مصنوعی: آنقدر محکم و استوار بنا شده که حتی اگر چیز ناچیزی هم در میان شکاف‌هایش قرار گیرد، نمی‌تواند به آن نفوذ کند.
به بالا بدان سان که پرواز باز
به یک روز نتوان شدن بر فراز
هوش مصنوعی: به طور طبیعی نمی‌توان در یک روز به اوج رسید و پرواز کرد؛ برای رسیدن به بلندی‌ها نیاز به زمان و تلاش مستمر است.
یکی کنده بر گرد دیوار شهر
که دریای قلزم از او یافت بهر
هوش مصنوعی: شخصی در کنار دیوار شهر ایستاده است که دریا به خاطر او به نفعش بهره‌مند شده است.
روان آب و کشتی بدو اندرون
همانا که صدباره بودی فزون
هوش مصنوعی: روح آب و کشتی درون آن، به این معناست که گاهی اوقات با وجود چالش‌ها و خطرات، انسان‌ها می‌توانند از آن‌ها عبور کنند و به موفقیت برسند. در واقع، هر چند مشکلات ممکن است زیاد به نظر برسند، اما فرصت‌ها و امکانات نیز همواره وجود دارد که باید آن‌ها را شناسایی کرد.
چو دروازه بگشاد دربانِ شهر
تو گفتی بهشتش فرستاد بهر
هوش مصنوعی: وقتی دربان شهر دروازه را باز کرد، گویا بهشت به درون شهر فرستاده شده است.
چنان بوی از آن شهر بیرون دمید
که هوش از دل و مغز شد ناپدید
هوش مصنوعی: بویی از آن شهر به مشام رسید که تمام دل و ذهن انسان را کاملاً تحت تأثیر قرار داد و در واقع آدمی را غافل کرد.
همه بادپایان برانگیختند
گهر در پی آتبین ریختند
هوش مصنوعی: همه موجودات جاندار به حرکت آمدند و به دنبال آتش و نور می‌روند.
همه کوی و بر زن پُر از خواسته
به دیبای چینی بیاراسته
هوش مصنوعی: تمام کوچه و خیابان‌ها پر از آرزوها و خواسته‌هاست و همه جا را با پارچه‌ی چینی زیبا تزئین کرده‌اند.
همه بام رامشگر خوش سرای
همه شهر پر ناله ی رود و نای
هوش مصنوعی: همهٔ بالای خانهٔ خوش صدا، آهنگ و شادی را می‌خوانند و در سراسر شهر، صداهای غمگین رود و نی به گوش می‌رسد.
بدان باربوشی شه نیکبخت
برآورد مر آتبین را به تخت
هوش مصنوعی: بدانید که یک شاه خوشبخت و نیک سرشت، آتش را به مقام و جایگاهی بالا رساند.
به کاخ سرافراز مهتر پسر
فرود آمده خسرو تاجور
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به ورود شخصی به یک کاخ مجلل و مهم است، جایی که مقام و شرف بالایی دارد. این مکان نمایانگر قدرت و عظمت است و فردی که به اینجا آمده از مقام بالایی برخوردار است.
بیاراستند آن بهشتی سرای
سراپی بسان بهشت خدای
هوش مصنوعی: آن خانه بهشتی را به زیبایی تزئین کردند، به گونه‌ای که شبیه بهشت خداوند بود.
همه پیکرش زرّ بر لاجورد
همه تختها لعل و یاقوت زرد
هوش مصنوعی: تمام بدن او از طلا و لاجورد ساخته شده و تمامی تخت‌ها از سنگ‌های قیمتی مانند لعل و یاقوت زرد هستند.
نگارش همه همچو نوشاد چین
نهادش بسان بهشت برین
هوش مصنوعی: نگارش و نوشتار او مانند گل‌های چین زیباست و حالتی بهشتی و دلنشین دارد.
به باغ اندرش سرو و آب روان
نشستنگهش در خور خسروان
هوش مصنوعی: در باغی که سروها و جوی آب در آن قرار دارد، نگاه او شایسته‌ی خدایان و پادشاهان است.
گلش پر ز بلبل، چمن پر سمن
به پیش اندرون دسته ی نسترن
هوش مصنوعی: در باغ، گل‌ها پر از بلبل‌ها هستند و چمن نیز گل‌های سمن را به نمایش گذاشته است، و در میان همه این زیبایی‌ها، دسته‌ای از نسترن‌ها جلوه‌گری می‌کند.
ز درّاج و طاووس و قمری چنان
که گفتی بتانند دستان زنان
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در این خیال، زیبایی و جذابیت طاووس و قمری و دیگر پرندگان به صورتی توصیف شده است که بی‌نظیر و شگفت‌انگیز هستند. این زیبایی‌ها به صورت مجسم و نمادین به نمایش گذاشته می‌شوند و می‌توانند یادآور هنر و لطافت در دستان خانم‌ها باشند. در واقع، این تصاویر اشاره به زیبایی‌های جهان دارند که می‌توانند نظر هر کسی را جلب کنند و در دل انسان‌ها احساس شگفتی و عشق ایجاد کنند.
فرستاد چندان ز هرگونه ساز
که دیگر به چیزش نیامد نیاز
هوش مصنوعی: به او چیزهایی فرستادند از هر نوع و گونه که دیگر نیازی به هیچ چیز نداشت.
ز هرگونه کارش بیاراست شاه
چنانچون بود در خور رای شاه
هوش مصنوعی: هر کاری که انجام می‌دهد باید به گونه‌ای باشد که مناسب و شایسته نظر و تصمیمات پادشاه باشد.
دو فرزند خود را به روزی دوبار
به پرسش فرستاد زی شهریار
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که یک پادشاه دو فرزند خود را به طور مرتب و دو بار در روز برای یادگیری و آموختن سوالات و اطلاعات لازم فرستاده است.
همان مرد دستور هر بار نیز
بیامد، برآورد هرگونه چیز
هوش مصنوعی: همان مرد هر بار که می‌آمد، هر چیزی را بالا می‌آورد یا به نمایش می‌گذاشت.

حاشیه ها

1401/06/15 02:09
امینم

گفته می شود بسیلا در اینجا همان کشور شیلا در شبه جزیره کره است