گنجور

بخش ۷۸ - آهنگ جنگ

بدو آتبین گفت دادی تو داد
از این بیش گفتار دیگر مباد
سپه باز گردان تو ایدر بپای
که با تو بکوشم به زور خدای
بفرمود تا بازپس شد سپاه
سوی لشکر خویشتن رفت شاه
بپوشید خفتان و ساز نبرد
دل لشکر از رنج او شد بدرد
سپاه از عنانش برآویختند
خروش از دل و جان برانگیختند
که شاها، مخور با سپه زینهار
بمان تا کند دیگری کارزار
که پرگست، اگر بر تو آید گزند
بمانیم بیچاره و مستمند
برآرد ز خرد و بزرگ او دمار
نیابیم از او کس به جان زینهار
به پاسخ چنین گفت شیر دلیر
که از گرگ، هرگز نترسید شیر
شما در مدارید از این کار ننگ
که من دیده ام رزم مردان جنگ
بکوشم بدان سان که دارم توان
دل شیر دارم تن خسروان
به نیروی یزدان بر آرم دمار
از این دیو چهره در این کارزار

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدو آتبین گفت دادی تو داد
از این بیش گفتار دیگر مباد
هوش مصنوعی: به او گفت: تو در برابر من، کار بزرگی انجام دادی. دیگر نیازی به صحبت‌های اضافی نیست.
سپه باز گردان تو ایدر بپای
که با تو بکوشم به زور خدای
هوش مصنوعی: به میدان برگرد و پای خود را در این جا بگذار، چرا که با تو به یاری خدا تلاش خواهم کرد.
بفرمود تا بازپس شد سپاه
سوی لشکر خویشتن رفت شاه
هوش مصنوعی: شاه دستور داد که سپاه به سمت لشکر خودشان بازگردند.
بپوشید خفتان و ساز نبرد
دل لشکر از رنج او شد بدرد
هوش مصنوعی: لباس جنگ را بر تن کنید و آماده نبرد شوید، زیرا دل لشکر از درد و رنج او آزار دیده است.
سپاه از عنانش برآویختند
خروش از دل و جان برانگیختند
هوش مصنوعی: سپاه ترک ز reins خود و به پیکار آمدند و صدای دل‌ها را بلند کردند.
که شاها، مخور با سپه زینهار
بمان تا کند دیگری کارزار
هوش مصنوعی: ای پادشاه، با سپاه نبرد نکن، بلکه صبر کن تا کسی دیگر با دشمن جنگ کند.
که پرگست، اگر بر تو آید گزند
بمانیم بیچاره و مستمند
هوش مصنوعی: اگر سختی و بلایی بر تو بیفتد، ما بیچاره و نیازمند خواهیم ماند.
برآرد ز خرد و بزرگ او دمار
نیابیم از او کس به جان زینهار
هوش مصنوعی: او از خرد و بزرگی‌اش برای ما مشکلی درست می‌کند و هیچ‌کس را یاری نیست که از دست او نجات یابیم. پس از خداوند پناه می‌طلبیم.
به پاسخ چنین گفت شیر دلیر
که از گرگ، هرگز نترسید شیر
هوش مصنوعی: شیر شجاع به او گفت که من هیچ‌گاه از گرگ نترسیده‌ام.
شما در مدارید از این کار ننگ
که من دیده ام رزم مردان جنگ
هوش مصنوعی: شما در چنین وضعیتی قرار دارید که از انجام این کار شرم‌آور دوری کنید، چرا که من شاهد نبرد و دلاوری مردان جنگ بوده‌ام.
بکوشم بدان سان که دارم توان
دل شیر دارم تن خسروان
هوش مصنوعی: می‌کوشم تا بهترین تلاش خود را بکنم، زیرا دلی شجاع دارم و جسمی مانند پادشاهان.
به نیروی یزدان بر آرم دمار
از این دیو چهره در این کارزار
هوش مصنوعی: به کمک نیروی خداوند، در این میدان نبرد، روزگار این دیو صورت را به پایان می‌رسانم.