بخش ۳۰۸ - آگاه شدن کوش از آمدن سلم
چو فاروق و سقلاب سالار نیز
به کوش دلاور نداند چیز
به هر یک فرستاد پیغام و گفت
که در سر چه دارید راز نهفت؟
بر آمد کنون سال و ماه دراز
کز آن سر نیامد به ما ساو و باز
چنین پاسخ آورد هر یک نخست
که ما را تو از سلم برهان درست
به مرزی که سلم فریدون بود
ز ما باژ خواهی همی چون بود
چو پاسخ بدان شیر شرزه رسید
بجوشید و لب را به دندان گزید
به سوگند بگشاد گویا زبان
که گر یابم از چرخ گردان زمان
من اهنگ ایران خرّم کنم
همه شهرها پُر ز ماتم کنم
به کین جهاندار ضحاک شاه
در آرم فریدونِ کی را ز گاه
همه لشکر از کشورش بازخواند
همه نامداران سرافراز خواند
بخش ۳۰۷ - فرستادن فریدون، سلم را به روم و فرمانبرداری شاهان روم از وی: به هنگام رفتن به سلم سترگبخش ۳۰۹ - نامه فرستادن سلم به فریدون برای جنگ با کوش: چو سلم اندر آن مرز خود کامه شد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو فاروق و سقلاب سالار نیز
به کوش دلاور نداند چیز
هوش مصنوعی: اگر فردی مانند فاروق و سقلاب که از بزرگترین و شجاعترین رهبران هستند، هم نتوانند در میدان نبرد دلاوری و شجاعت را به نمایش بگذارند، پس در واقع دلاوری یعنی چه؟
به هر یک فرستاد پیغام و گفت
که در سر چه دارید راز نهفت؟
هوش مصنوعی: به هر کدام پیامی فرستاد و پرسید که در دل چه رازی پنهان دارند؟
بر آمد کنون سال و ماه دراز
کز آن سر نیامد به ما ساو و باز
هوش مصنوعی: اکنون سال و ماه طولانی شده است و از آن سمت خبری به ما نرسیده است.
چنین پاسخ آورد هر یک نخست
که ما را تو از سلم برهان درست
هوش مصنوعی: هر یک از ما پاسخ داد که ای تو، ما را از این صلح و آرامش به درستی رهایی بخش.
به مرزی که سلم فریدون بود
ز ما باژ خواهی همی چون بود
هوش مصنوعی: اگر به مرزی که فریدون در آنجا به صلح و آرامش رسیده بود بروی، انتظار داری که از ما مالیات بگیری؟
چو پاسخ بدان شیر شرزه رسید
بجوشید و لب را به دندان گزید
هوش مصنوعی: وقتی آن شیر خشمگین جواب را شنید، از شدت عصبانیت به جوش آمد و لبش را به دندان گزید.
به سوگند بگشاد گویا زبان
که گر یابم از چرخ گردان زمان
هوش مصنوعی: با قسمی که خوردم، زبانم به شکایت باز شد و اگر از سرنوشت در حال گذر چیزی بدست آورم...
من اهنگ ایران خرّم کنم
همه شهرها پُر ز ماتم کنم
هوش مصنوعی: من آهنگی از ایران را خوشصدا میخوانم و تمامی شهرها را پر از غم و اندوه میکنم.
به کین جهاندار ضحاک شاه
در آرم فریدونِ کی را ز گاه
هوش مصنوعی: من به انتقام از شاه ظالم ضحاک، فریدون را به مبارزه میآورم تا در زمان مناسب او را شکست دهم.
همه لشکر از کشورش بازخواند
همه نامداران سرافراز خواند
هوش مصنوعی: همه سپاهیان از سرزمین خود بازگشتند و همهی نامآوران و سربازان دلیر و باافتخار را نام بردند.