گنجور

بخش ۳۰۷ - فرستادن فریدون، سلم را به روم و فرمانبرداری شاهان روم از وی

به هنگام رفتن به سلم سترگ
چنین گفت پس شهریار بزرگ
که چون راست گردد تو را مرز و بوم
یکی آگهی جوی از آن دیو شوم
مرا ز آن ستمکاره آگاه کن
سواری تو با نامه بر راه کن
که من قارن رزم زن را ز گاه
فرستم به نزدیک تو با سپاه
ببندید یکباره او را میان
مگر زآن میانش سرآید زمان
گر او را ز روی زمین کم کنید
دل من بیکبار بی غم کنید
ز درگاه خسرو چو سلم سترگ
سوی روم شد با سپاهی بزرگ
لب نامداران و شاهان روم
به خاک اندر آمد ببوسید بوم
همه زیردستی نمودند پاک
به فرمان او شد بلند و مغاک

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به هنگام رفتن به سلم سترگ
چنین گفت پس شهریار بزرگ
هوش مصنوعی: در زمان رفتن به سوی صلح بزرگ، پادشاه بزرگ چنین سخنی گفت.
که چون راست گردد تو را مرز و بوم
یکی آگهی جوی از آن دیو شوم
هوش مصنوعی: وقتی که سرزمین و خانه‌ات به‌درستی مشخص شود، به دنبال اطلاعاتی درباره‌ی آن موجود شرور باش.
مرا ز آن ستمکاره آگاه کن
سواری تو با نامه بر راه کن
هوش مصنوعی: مرا از آن انسان ستمگری آگاه کن که تو با فرستاده‌ات بر سر راه می‌روی.
که من قارن رزم زن را ز گاه
فرستم به نزدیک تو با سپاه
هوش مصنوعی: من با گروهی از جنگجویان به سمت تو می‌آیم تا با تو دیدار کنم.
ببندید یکباره او را میان
مگر زآن میانش سرآید زمان
هوش مصنوعی: او را به یکباره و در مکانی مشخص محصور کنید تا از دل این محدودیت، زمانی مناسب برایش به وجود بیاید.
گر او را ز روی زمین کم کنید
دل من بیکبار بی غم کنید
هوش مصنوعی: اگر او را از روی زمین بردارید، دل من را یک بار آرام کنید.
ز درگاه خسرو چو سلم سترگ
سوی روم شد با سپاهی بزرگ
هوش مصنوعی: سلم، که فرزند خسرو بود، با نیرویی بزرگ از دربار پدرش بیرون رفت و به سمت روم رهسپار شد.
لب نامداران و شاهان روم
به خاک اندر آمد ببوسید بوم
هوش مصنوعی: لبان نام‌آوران و پادشاهان روم به خاک افتاد و بوسه‌ای به زادگاهشان زدند.
همه زیردستی نمودند پاک
به فرمان او شد بلند و مغاک
هوش مصنوعی: همه کسانی که زیر فرمان او بودند، با نیکی عمل کردند و به همین دلیل، او به مقام والایی رسید و از عذاب و مشکلات دور شد.