گنجور

بخش ۳۰۶ - بخش کردن فریدون زمین را بین سلم و تور و ایرج

چو بگذشت صد سال و هشتاد و یک
دگر باره سورش نمود از فلک
فریدون فرّخ سه فرزند داشت
که از مهر هر سه به دل بند داشت
بر ایشان زمین را به سه بخش کرد
ز شاهی رخ هر یکی رخش کرد
به سلم دلیر آمد از بخش روم
همه کشور خاور و مرز و بوم
دگر ماورالنهر و ترکان و چین
به تور دلیر اوفتاد آن زمین
وزآن بخش ایران به ایرج رسید
کجا تخت ایران مر او را سزید
ز جیحون برو تا به دریای پارس
همان کوفه از مرز ایران شناس
دگر آذرآبادگان هرچه هست
از ایران شمارد هشیوار و مست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بگذشت صد سال و هشتاد و یک
دگر باره سورش نمود از فلک
هوش مصنوعی: پس از گذشت صد و هشتاد و یک سال، بار دیگر شادی و جشن از آسمان فرود آمد.
فریدون فرّخ سه فرزند داشت
که از مهر هر سه به دل بند داشت
هوش مصنوعی: فریدون فرّخ، سه فرزند داشت که به خاطر محبت و عشق به هر سه آن‌ها بسیار وابسته و دلبسته بود.
بر ایشان زمین را به سه بخش کرد
ز شاهی رخ هر یکی رخش کرد
هوش مصنوعی: زمین را به سه قسمت تقسیم کرد و از چهره شاهی بر هر یک از آنها نوری تابید.
به سلم دلیر آمد از بخش روم
همه کشور خاور و مرز و بوم
هوش مصنوعی: دلاوری از سرزمین روم به دیار ما آمد و همه کشورهای شرقی و مرزهای آن را تحت تأثیر قرار داد.
دگر ماورالنهر و ترکان و چین
به تور دلیر اوفتاد آن زمین
هوش مصنوعی: دیگر کشورهای ماورالنهر، ترکان و چین تحت تاثیر دلیران قرار گرفتند و آن سرزمین به تصرف آنها درآمد.
وزآن بخش ایران به ایرج رسید
کجا تخت ایران مر او را سزید
هوش مصنوعی: از آن قسمت ایران، ایرج به حکومت رسید، جایی که تخت سلطنت ایران به او مناسب بود.
ز جیحون برو تا به دریای پارس
همان کوفه از مرز ایران شناس
هوش مصنوعی: از رود جیحون به سمت دریای پارس برو و همین کوفه را به عنوان مرز ایران بشناس.
دگر آذرآبادگان هرچه هست
از ایران شمارد هشیوار و مست
هوش مصنوعی: آتش سرزمین آذرآبادگان، هر چیز دیگری که در ایران وجود دارد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و مردم آنجا را هوشیار و سرحال می‌سازد.