بخش ۳۰۴ - راست شدن مملکت بر کوش
وزآن پس ز فاروق هر سال باز
همی آمدی کاروانی و ساز
شد آباد عجلسکس از دست او
تهی گشت از آن می سرمست او
چو کار جهانجوی بالا گرفت
وز این رزمها نام بالا گرفت
همه مصر بگشاد، جلباب نیز
بیاورد از آن مرز در گنج چیز
هم از روم یک نیمه بستد به تیغ
جهان کرد بر رومیان تیره میغ
بخش ۳۰۳ - فرستادن باژ و کنیزکان و غلامان زیباروی بنزد کوش: فرستاده چون پیش فاروق شدبخش ۳۰۵ - گفتگوی فریدون با قارن در کار کوش: غمی شد فریدون چو آگاه شد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وزآن پس ز فاروق هر سال باز
همی آمدی کاروانی و ساز
هوش مصنوعی: پس از آن، هر سال کاروانی به همراه ساز به سوی فاروق میآمد.
شد آباد عجلسکس از دست او
تهی گشت از آن می سرمست او
هوش مصنوعی: به خاطر وجود او، عیش و خوشی در زندگی به اوج خود رسید و از آن شراب شادیبخش او، همه چیز پر از نشاط و زندگی شد.
چو کار جهانجوی بالا گرفت
وز این رزمها نام بالا گرفت
هوش مصنوعی: زمانی که کارهای فردی که در جستجوی موفقیت است، پیشرفت کرد و از این نبردها نام و شهرت او در جامعه بیشتر شد.
همه مصر بگشاد، جلباب نیز
بیاورد از آن مرز در گنج چیز
هوش مصنوعی: همه چیز در مصر به روشنی نمایان شد و جلباب نیز از آن سرزمین به همراه چیزهای ارزشمند آورده شد.
هم از روم یک نیمه بستد به تیغ
جهان کرد بر رومیان تیره میغ
هوش مصنوعی: نیمهای از روم را با شمشیر گرفت و بر رومیان سایهای تاریک افتاد.