گنجور

بخش ۲۷۲ - گشادن کوه طارق

به دریا گذر کرد بار دگر
بگردید کشور همه سربسر
کسی کاو ز فرمانش گردن کشید
زمانه به خون برش دامن کشید
همان کوه طارق که نگشاد کس
گشاد او به مردان با دسترس
جهاندیده گوید که آن هفت کوه
ز دیدار او دیده گردد ستوه
نبیند سرِ تیغِ او تیره ابر
ز بر رفتنش کُنْد چنگال ببر
گشاده میان و به پیوسته سر
چنین آفریده ستشان دادگر
برآن هر یکی آبهای روان
درختان و نیلوفر و ارغوان
چنان جای بگذاشت و اندر گذشت
بیابان و دریا بریدند و دشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به دریا گذر کرد بار دگر
بگردید کشور همه سربسر
هوش مصنوعی: دوباره به دریا سفر کرد و تمام سرزمین را دور زد.
کسی کاو ز فرمانش گردن کشید
زمانه به خون برش دامن کشید
هوش مصنوعی: کسی که از فرمان او سرپیچی کرد، زمانه او را به خون آغشته کرد.
همان کوه طارق که نگشاد کس
گشاد او به مردان با دسترس
هوش مصنوعی: این کوه طارق همان کوه است که هیچ‌کس نتوانسته آن را باز کند و فقط او با دسترسی به مردان، این کار را انجام داده است.
جهاندیده گوید که آن هفت کوه
ز دیدار او دیده گردد ستوه
هوش مصنوعی: انسانی با تجربه می‌گوید که آن هفت کوه از شدت دیدن او، خسته و فرسوده می‌شوند.
نبیند سرِ تیغِ او تیره ابر
ز بر رفتنش کُنْد چنگال ببر
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به سرِ تیز او نگاه نمی‌کند، چون ابرهای تیره به خاطر رفتنش کنار می‌روند و همان‌طور که ببر چنگال‌هایش را دراز می‌کند.
گشاده میان و به پیوسته سر
چنین آفریده ستشان دادگر
هوش مصنوعی: این شعر به این معنی است که خالق جهان، انسان‌ها را با ویژگی‌های خاصی خلق کرده است؛ به طوری که آن‌ها در زندگی خود می‌توانند هم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و هم به دنبال اهداف خود بروند.
برآن هر یکی آبهای روان
درختان و نیلوفر و ارغوان
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی طبیعت اشاره شده است؛ جایی که آب‌های جاری به درختان، نیلوفرها و درختان ارغوانی جان می‌بخشند و فضایی دل‌انگیز ایجاد می‌کنند.
چنان جای بگذاشت و اندر گذشت
بیابان و دریا بریدند و دشت
هوش مصنوعی: او به گونه‌ای بی‌صدا از مکانی عبور کرد که نه فقط از دشتی گذشت، بلکه بیابان و دریا را نیز پشت سر گذاشت.