گنجور

بخش ۲۴۸ - فرستادن کوش و گنجهای او بنزد فریدون

وز آن جا بشد تا به ایوان کوش
سپاه از پس و پیش پولادپوش
فرود آمد و گنجها مُهر کرد
نگهبان بر او کرد مردان مرد
در آن شهر ماهی درنگ آمدش
همه گنج شاهان به چنگ آمدش
شتر خواست از در ده و دو هزار
سراسر درآوردشان زیر بار
همه گوهر و زرّشان بار کرد
همه جامه ی چین و دینار کرد
ز تخت و ز تاج و ز طوق و کمر
برآراسته کاروانی دگر
ز خوبان چینی چهاران هزار
که با یاره بودند و با گوشوار
از ایوان کوش آمدندی برون
زجان ار فریب و لبان از فسون
همان ده هزاران غلامان خرد
که هر یک زخورشید خوبی ببرد
زنان شبستان همه با خروش
به ایران فرستاد همراه کوش
به دست تلیمان فرخ نژاد
سپه سی هزار از یلانش بداد
بدین آگهی نیز نامه نبشت
به نزد فریدون، چراغ بهشت
همه سرگذشت اندر او یاد کرد
تلیمان روان گشت مانند گرد
هرآن کاو به صد سال گرد آورید
تلیمان به یکبار زی شه کشید
خردمند اگر گیردی پند از این
نکردی نهان گنج، زیر زمین
اگر دستگاهی تو داری به دست
که شادان و ایمن توانی نشست
ز کوش و فریدون تو را به کام به
وز ایشان بدان سر تو را نام به
که گنج است خرسندی ای نیکمرد
که آهنگ او هیچ دشمن نکرد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وز آن جا بشد تا به ایوان کوش
سپاه از پس و پیش پولادپوش
هوش مصنوعی: او به سمت ایوان کوش پیش رفت، در حالی که سپاهیان با زره‌های فولادی از جلو و عقب او را احاطه کرده بودند.
فرود آمد و گنجها مُهر کرد
نگهبان بر او کرد مردان مرد
هوش مصنوعی: او فرود آمد و گنج‌ها را برای نگهبانی مُهر کرد و مردان قوی و شجاع بر او مراقبت کردند.
در آن شهر ماهی درنگ آمدش
همه گنج شاهان به چنگ آمدش
هوش مصنوعی: در آن شهر، ماهی (خوشبختی یا فرصت) به او رسید و همه ثروت و گنجینه‌های پادشاهان را به دست آورد.
شتر خواست از در ده و دو هزار
سراسر درآوردشان زیر بار
هوش مصنوعی: شتر خواست از در روستا عبور کند و دو هزار بار را زیر بار بردارد.
همه گوهر و زرّشان بار کرد
همه جامه ی چین و دینار کرد
هوش مصنوعی: همه جواهرات و طلاهایشان را جمع کردند و تمام لباس‌ها و پول‌هایشان را آماده کردند.
ز تخت و ز تاج و ز طوق و کمر
برآراسته کاروانی دگر
هوش مصنوعی: یک کاروان جدید آماده شده است، با تخت و تاج و طوق و کمری زیبا.
ز خوبان چینی چهاران هزار
که با یاره بودند و با گوشوار
هوش مصنوعی: از زیبایی‌های چینی چهار هزار نفری بودند که با دوستان خود همراه و با گوشواره‌های زیبا تزئین شده بودند.
از ایوان کوش آمدندی برون
زجان ار فریب و لبان از فسون
هوش مصنوعی: از ایوان کوش بیرون می‌آید و جانش را به خطر می‌اندازد، اگر لب‌ها و فریب‌ها او را به سمت سحر و جادو بکشند.
همان ده هزاران غلامان خرد
که هر یک زخورشید خوبی ببرد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به افرادی است که مانند هزاران خدمتگزار کوچک هستند و هر یک به گونه‌ای از ویژگی‌های خوب و روشنایی‌های یک شخص بزرگ بهره‌مند می‌شوند. این افراد به نوعی تحت تأثیر خوبی‌ها و فضیلت‌های آن شخص قرار دارند و به او خدمت می‌کنند.
زنان شبستان همه با خروش
به ایران فرستاد همراه کوش
هوش مصنوعی: زنان در خانه با صدای بلند به ایران رفتند و همراهشان کوش (سگ وفادار) بود.
به دست تلیمان فرخ نژاد
سپه سی هزار از یلانش بداد
هوش مصنوعی: تلیمان، دلاوری با خصلت‌های نیک، سپاهی متشکل از سی هزار جنگجو از بهترین‌ها را به دست آورد و در اختیار گرفت.
بدین آگهی نیز نامه نبشت
به نزد فریدون، چراغ بهشت
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که با این اعلام، نامه‌ای به فریدون نوشته شد، که او را به روشنی و نور بهشت آگاه کند.
همه سرگذشت اندر او یاد کرد
تلیمان روان گشت مانند گرد
هوش مصنوعی: همه داستان‌ها و سرگذشت‌ها در او (در اینجا اشاره به تلیمان) یاد شده است، و او مانند گردی که به سمت هوا می‌رود، روان گشت.
هرآن کاو به صد سال گرد آورید
تلیمان به یکبار زی شه کشید
هوش مصنوعی: هر کس که در طول زندگی خود با تلاش و سختی بسیار چیزی را جمع‌آوری کرده، ممکن است در یک لحظه همه آن را به راحتی از دست بدهد.
خردمند اگر گیردی پند از این
نکردی نهان گنج، زیر زمین
هوش مصنوعی: اگر فرد عاقل و دانایی از این که گنجی در زیر زمین نهفته است، پند بگیرد، هرگز آن را پنهان نخواهد کرد.
اگر دستگاهی تو داری به دست
که شادان و ایمن توانی نشست
هوش مصنوعی: اگر ابزار و وسیله‌ای در اختیار داری که به وسیله آن می‌توانی با آرامش و شادی زندگی کنی، از آن بهره ببر.
ز کوش و فریدون تو را به کام به
وز ایشان بدان سر تو را نام به
هوش مصنوعی: از تلاش و کوشش فریدون بهره‌مند می‌شوی و به واسطه‌ی آنها، نام و آوازه‌ات نیز به خوبی درخشیده خواهد شد.
که گنج است خرسندی ای نیکمرد
که آهنگ او هیچ دشمن نکرد
هوش مصنوعی: خوشحالی و رضایت یک گنج با ارزش است، ای مرد خوب؛ زیرا کسی که به دنبال آن است، هیچ دشمنی نمی‌تواند او را متوقف کند.