گنجور

بخش ۲۱ - گفتار در شاهی اسطلیناس

یکی شاه بود اسطلیناس نام
زگنج و زدانش رسیده به کام
به شهری که خوانی همی قسطنات
یکی دیر پا کرده پیش فرات
از آن زرّ و گوهر که او برد کار
بدان دیر، تا کس نداند شمار
ستونی دگر شاه فرمانروا
برآورد سیصد گز اندر هوا
سرش چارسو همچو خوان از رخام
در او ساخته گور آن نیکنام
نهاده در او اسطلیناس شاه
بدان تا هوا دارد او را نگاه
طلسمی بکرده ز بالای گور
ز زرّ گرامی ستام و ستور
یکی دست او را عنان است بهر
دگر دست برداشته سوی شهر
بدان سام که مردم بخواند همی
کس او را جز از شه نداند همی
هر آن کس که دیده ست و داند درست
که گوینده زین بس درستی نجست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی شاه بود اسطلیناس نام
زگنج و زدانش رسیده به کام
هوش مصنوعی: یک پادشاه به نام اسطلیناس وجود داشت که به خاطر ثروت و دانشش به موفقیت و خوشبختی دست یافته بود.
به شهری که خوانی همی قسطنات
یکی دیر پا کرده پیش فرات
هوش مصنوعی: در شهری که تو به آن اشاره می‌کنی، عمارتی قدیمی نزدیک رودخانه فرات ساخته شده است.
از آن زرّ و گوهر که او برد کار
بدان دیر، تا کس نداند شمار
هوش مصنوعی: از جواهر و ثروتی که او به دست آورد، تا مدت زیادی کسی از مقدار و تعداد آن خبر نداشت.
ستونی دگر شاه فرمانروا
برآورد سیصد گز اندر هوا
هوش مصنوعی: یک ستون دیگر از شاه فرمانروا به بلندی سیصد گز در آسمان برپا شد.
سرش چارسو همچو خوان از رخام
در او ساخته گور آن نیکنام
هوش مصنوعی: سر او به شکل چارسو و مانند میزی از سنگ رخام طراحی شده است، و در او جایگاهی برای آرامگاه آن فرد نیکوخصال ساخته شده است.
نهاده در او اسطلیناس شاه
بدان تا هوا دارد او را نگاه
هوش مصنوعی: او را در دل خود نگه داشته است، به گونه‌ای که مانند پادشاهی بر او نظارت دارد و به احساسات و حال او توجه می‌کند.
طلسمی بکرده ز بالای گور
ز زرّ گرامی ستام و ستور
هوش مصنوعی: طلسمی بر بالای گور قرار داده شده که از طلا و به شکل زینت و زیبایی ساخته شده است.
یکی دست او را عنان است بهر
دگر دست برداشته سوی شهر
هوش مصنوعی: او یک دسته از عزم و اراده‌اش را به حرکت درآورده و در دست دیگرش، امیدش را به سمت شهر می‌برد.
بدان سام که مردم بخواند همی
کس او را جز از شه نداند همی
هوش مصنوعی: بدان ای سام، مردم به کسی دیگر جز از شاه آگاهی ندارند.
هر آن کس که دیده ست و داند درست
که گوینده زین بس درستی نجست
هوش مصنوعی: هر کسی که به خوبی دیده و فهمیده باشد، می‌داند که گوینده به دنبال حقیقت و درستی نیست.