بخش ۱۹۵ - پاسخ نامه ی فریدون از کارم
چو کارم چنین خواسته کرد راست
دبیری خردمند را پیش خواست
سر پاسخ نامه کرد آفرین
بدان کآفرید آسمان و زمین
سرآرنده بر بندگان درد و رنج
نگارنده ی هفت در هفت و پنج
از اوی است کام و خرام و نوید
از اویم سپاس و بدویم امید
که بنمود ما را در این روزگار
رخ شاه فرخنده و کامگار
کشیده ز ضحاک کینِ نیا
کُننده همه تازه دینِ دنیا
به یک زخم از آن گُرزهٔ گاوسار
برآورده از دیو و جادو دمار
شده جان جمشید شادان از این
ز نامش رمیده دلیران چین
نیاگان ما سالیانی هزار
در این آرزو مانده بودند خوار
ندیدند و رفتند و بگذاشتند
امید از چنین روز برداشتند
به هنگام ما کرد یزدان پدید
سپاس است از آن کاین جهان آفرید
بدین مژده کآن مارفش شد هلاک
اگر جان به درویش بخشم چه باک
جهاندار همواره فیروز باد
شبش روز و روزش چو نوروز باد
چنان دارم امّید کز فرّ شاه
یکی بهره آید بدین نیکخواه
چو ایران ز جادوفشان پاک کرد
همه زهرها نوش و تریاک کرد
کند پاک چین از بد دیوزاد
که نام و نژادش به گیتی مباد
همانا که شاه همایون شنید
ستمها کزآن دیو بر ما رسید
برآمد کنون هفتصد سال بیش
که این دیو خونخواره ی زشت کیش
همی در جهان شهریاری کند
به مردم بر از کینه خواری کند
ز چین تا به خاور بپرداخت گنج
به خمدان بیاورد بی هیچ رنج
درم دار را خوار و درویش کرد
دل مرد دیندار بد کیش کرد
همی بت پرستد بجای خدای
تو فریادرس ای شه نیکرای
که با او همی کس نیارد چخید
همی از تو آیدش چاره پدید
که ناباک و خونریز و گردنکش است
گه خشم ماننده ی آتش است
دلیر است هنگام رزم و نبرد
ز مردان همی کس ندارد به مرد
جهانگیر دارای گیتی گشای
مگر چاره ی کارش آرد بجای
بگرداند از زیردستان بدی
که پاداش یابد بدین ایزدی
بخش ۱۹۴ - هدایای کارم به نزد فریدون و وصف اسبان آبی نژاد: در گنجهای پدر کرد بازبخش ۱۹۶ - فرستاده ی کارم در پیشگاه فریدون: فرستاده برداشت آن خواسته
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو کارم چنین خواسته کرد راست
دبیری خردمند را پیش خواست
هوش مصنوعی: وقتی کارم به این شکل پیش رفت، صحبت با یک فرد باهوش و دانا را ضروری دانستم.
سر پاسخ نامه کرد آفرین
بدان کآفرید آسمان و زمین
هوش مصنوعی: سر پاسخ نامه با تحسینی آغاز میشود به خاطر آن خالقی که آسمان و زمین را آفرید.
سرآرنده بر بندگان درد و رنج
نگارنده ی هفت در هفت و پنج
هوش مصنوعی: خالق و آفریدگار، درد و رنج را بر سوی بندگان فرستاده و به نوعی زندگی را در هفت و پنج، یعنی در قالبهای مختلف، نوشته و تنظیم کرده است.
از اوی است کام و خرام و نوید
از اویم سپاس و بدویم امید
هوش مصنوعی: از اوست که لذت و شادی به دست میآید و از او انتظار خبرهای خوب داریم، همچنین شکر و امید به او داریم.
که بنمود ما را در این روزگار
رخ شاه فرخنده و کامگار
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن چهرهای خوششانس و موفق در زندگی است، که در این زمانه به ما نمایان شده است.
کشیده ز ضحاک کینِ نیا
کُننده همه تازه دینِ دنیا
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم اینکه ظلم و ستمی که از ضحاک سرچشمه میگیرد، باعث میشود که همه به یاد نیاکان خود بیفتند و دین و فرهنگ جدیدی را در دنیا پایهگذاری کنند. این جمله به نوعی به مقابله با ظلم و تلاش برای حفظ ارزشها و هویت اشاره دارد.
به یک زخم از آن گُرزهٔ گاوسار
برآورده از دیو و جادو دمار
هوش مصنوعی: با یک زخم از آن موجود شرور و خطرناک، که از دیو و جادو به وجود آمده، تمامی کارها و حال و روز انسانها به هم ریخته و ویران میشود.
شده جان جمشید شادان از این
ز نامش رمیده دلیران چین
هوش مصنوعی: روح جمشید شاد و خوش است و به خاطر نامش دلسردی دلیران چین را به همراه دارد.
نیاگان ما سالیانی هزار
در این آرزو مانده بودند خوار
هوش مصنوعی: اجداد ما سالها و سالها در حسرت این آرزو زندگی کردند و به نوعی ذلیل و ناتوان بودند.
ندیدند و رفتند و بگذاشتند
امید از چنین روز برداشتند
هوش مصنوعی: آنها امید خود را از روزهایی که انتظارش را داشتند، برداشتند و بیخبر از آنچه در حال وقوع بود، رفتند و آن را رها کردند.
به هنگام ما کرد یزدان پدید
سپاس است از آن کاین جهان آفرید
هوش مصنوعی: در زمان ما، خداوند نمود و ظهور پیدا کرد، بنابراین شایسته است که از او سپاسگزاری کنیم به خاطر اینکه این جهان را آفرید.
بدین مژده کآن مارفش شد هلاک
اگر جان به درویش بخشم چه باک
هوش مصنوعی: با این خبر خوش که آن دشمن فاسد از بین رفته است، اگر جانم را به درویشی بدهم، چه اهمیتی دارد؟
جهاندار همواره فیروز باد
شبش روز و روزش چو نوروز باد
هوش مصنوعی: آرزو میکنم که فرمانروای عالم همیشه پیروز باشد، شبهایش شاد و روزهایش مانند نوروز باشد.
چنان دارم امّید کز فرّ شاه
یکی بهره آید بدین نیکخواه
هوش مصنوعی: من به قدری امیدوارم که به خاطر لطف و توجه پادشاه، بهرهای از این خیر و نیکی به من برسد.
چو ایران ز جادوفشان پاک کرد
همه زهرها نوش و تریاک کرد
هوش مصنوعی: وقتی که ایران جادو و سحر را از خود دور کرد، تمام زهرها و سموم را به دارو و درمان تبدیل کرد.
کند پاک چین از بد دیوزاد
که نام و نژادش به گیتی مباد
هوش مصنوعی: چینی را از وجود بد و زشتی دور کن، تا نام و نژاد او در جهان باقی نماند.
همانا که شاه همایون شنید
ستمها کزآن دیو بر ما رسید
هوش مصنوعی: به راستی که شاه بزرگ از ظلمهایی که آن موجود پلید بر ما روا داشته، آگاه شد.
برآمد کنون هفتصد سال بیش
که این دیو خونخواره ی زشت کیش
هوش مصنوعی: امروزه بیش از هفتصد سال است که این دیو وحشی و زشت با افکار ناپسند وجود دارد.
همی در جهان شهریاری کند
به مردم بر از کینه خواری کند
هوش مصنوعی: در این جهان، بعضی از افراد به عنوان حکمرانان به مردم خدمت میکنند، اما برخی به دلیل کینه و حسادت، از قدرت خود سوءاستفاده میکنند.
ز چین تا به خاور بپرداخت گنج
به خمدان بیاورد بی هیچ رنج
هوش مصنوعی: از چین تا شرق زمین، گنجی را به کار آورد که بدون هیچ زحمتی به دست آمد.
درم دار را خوار و درویش کرد
دل مرد دیندار بد کیش کرد
هوش مصنوعی: دربان در خانه را بیاحترامی کرده و به فقرا توهین کرد و دل مردی که دیندار و با ایمان بود را شکست.
همی بت پرستد بجای خدای
تو فریادرس ای شه نیکرای
هوش مصنوعی: بت پرستی به جای پرستش خداوند وجود دارد؛ ای پادشاه نیکو، به فریاد این وضعیت برس.
که با او همی کس نیارد چخید
همی از تو آیدش چاره پدید
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند با او به تنهایی مقابله کند، اما از تو راهحلی برایش پیدا میشود.
که ناباک و خونریز و گردنکش است
گه خشم ماننده ی آتش است
هوش مصنوعی: این شخص وحشی و خشن است و وقتی عصبانی میشود، مانند آتش شعلهور میشود.
دلیر است هنگام رزم و نبرد
ز مردان همی کس ندارد به مرد
هوش مصنوعی: در زمان جنگ و نبرد، تنها مردان دلیر و شجاع هستند که به میدان میآیند و از کسی دیگر امیدی نیست.
جهانگیر دارای گیتی گشای
مگر چاره ی کارش آرد بجای
هوش مصنوعی: جهانگیر، که صاحب سرزمینهاست، آیا کسی میتواند مشکلی که دارد را حل کند؟
بگرداند از زیردستان بدی
که پاداش یابد بدین ایزدی
هوش مصنوعی: بدیهایی که از پایینترها انجام میشود به دور بیندازید تا پاداشی از جانب خداوند دریافت کنید.