گنجور

بخش ۱۹۲ - فریدون در پی ضحاکیان

فریدون فرّخ در این سالیان
کمربند نگشاده بود از میان
همی جُست ضحاکیان را درشت
از ایشان همی هرکه را یافت کشت
یکایک بکند از بن و بیخشان
ز فرتر گرفتند تاریخشان
همی پانجده سال در دشت و کوه
شتابیده بود از پی آن گروه
گریزنده کنعان به دشت یمن
نهانی برون رفت با چندتن
دگر کس ز شمشیر او جان نبرد
تبه کرد چندان که نتوان شمرد
شنیدم کز آن تخمه هژده هزار
نر و ماده بی‌جنگ و بی‌کارزار
فریدون بیاورد و برد و بکشت
به کین نیاگان به زخم درشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فریدون فرّخ در این سالیان
کمربند نگشاده بود از میان
هوش مصنوعی: فریدون فرّخ در این سال‌ها هیچ نشانه‌ای از کمربند باز نکرده بود و در واقع، در این مدت در حالتی متعادل و آرام قرار داشت.
همی جُست ضحاکیان را درشت
از ایشان همی هرکه را یافت کشت
هوش مصنوعی: ضحاکیان را به شدت دنبال می‌کرد و هر کس را که پیدا می‌کرد، می‌کشت.
یکایک بکند از بن و بیخشان
ز فرتر گرفتند تاریخشان
هوش مصنوعی: هر یک از آنها را از ریشه و اساس شان جدا کردند و تاریخ شان را از دورتر گرفتند.
همی پانجده سال در دشت و کوه
شتابیده بود از پی آن گروه
هوش مصنوعی: او به مدت پانزده سال در دشت و کوه در حال تلاش و کوشش بود تا به آن گروه برسد.
گریزنده کنعان به دشت یمن
نهانی برون رفت با چندتن
هوش مصنوعی: گریزنده‌ای از سرزمین کنعان به طور پنهانی به دشت یمن رفت و چند نفر را با خود برد.
دگر کس ز شمشیر او جان نبرد
تبه کرد چندان که نتوان شمرد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نتوانست از شمشیر او جان سالم به در ببرد و او به قدری دشمنان را از میان برد که شمارش آن‌ها ممکن نیست.
شنیدم کز آن تخمه هژده هزار
نر و ماده بی‌جنگ و بی‌کارزار
هوش مصنوعی: شنیده‌ام که از آن نسل، هجده هزار نر و ماده بدون جنگ و نزاع به وجود آمده است.
فریدون بیاورد و برد و بکشت
به کین نیاگان به زخم درشت
هوش مصنوعی: فریدون افرادی را آورد، برد و به خاطر انتقام از نیاکانش، با زخم‌های شدید آن‌ها را کشت.