بخش ۱۶ - دانش پرستی کوش
چو از دانشِ سرکش نیک پی
یکایک شد آگاه فرخنده کی
خوش آمدش دیدار و کردار او
شکیبا نبودی به دیدار او
جوانی خردمند خورشید فش
به دیدار خوب و به گفتار خوش
نگه کرد تا شاه گیتی چه چیز
به دل دوست دارد، به دیدار نیز
برِ شاه گیتی ندید آن جوان
گرامی تر از نامه ی خسروان
شب و روز دفتر بُدی یار او
همه دانش آموختن کار او
فرستاد نزد برادر پیام
که ای شاه فرخنده ی نیکنام
چو جان داردم شاه ایران همی
برافروزدم زین دلیران همی
شب و روز با او بُوَم همنشست
اگر دفتر از پیش، اگر می به دست
همی هر زمان پیشش افزون شوم
رهایی نیابم که بیرون شوم
چو چیزی فرستی تو دانش فرست
که شاه جهان هست دانش پرست
بخش ۱۵ - صلح و باجگزاری مانوش: به یک هفته آمد به روم آن نوندبخش ۱۷ - فرستادن مانوش نه پاره کتاب پیش کوش: ز کردار شه گشت مانوش شاد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو از دانشِ سرکش نیک پی
یکایک شد آگاه فرخنده کی
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از دانش سرشار و نیک خود آگاه شود، در واقع به خوبیها و خوشبختیهای زندگی پی میبرد.
خوش آمدش دیدار و کردار او
شکیبا نبودی به دیدار او
هوش مصنوعی: دیدار و رفتار او برایت خوشایند بود، اما نتوانستی در برابر دیدار او صبر و تحمل داشته باشی.
جوانی خردمند خورشید فش
به دیدار خوب و به گفتار خوش
هوش مصنوعی: یک جوان دانا همانند خورشید است که به خاطر زیبایی و گفتار دلپذیرش در دیدار با دیگران میدرخشد.
نگه کرد تا شاه گیتی چه چیز
به دل دوست دارد، به دیدار نیز
هوش مصنوعی: شاه عالم به عشق و علاقه دل دوست نظر افکند و توجّه کرد که در دیدار چه چیزی را مورد پسند دارد.
برِ شاه گیتی ندید آن جوان
گرامی تر از نامه ی خسروان
هوش مصنوعی: آن جوان هیچ چیز با ارزشتری از نامهی شاهان را بر روی زمین ندید.
شب و روز دفتر بُدی یار او
همه دانش آموختن کار او
هوش مصنوعی: یار او در تمام شب و روز مشغول یادگیری و کسب علم بود.
فرستاد نزد برادر پیام
که ای شاه فرخنده ی نیکنام
هوش مصنوعی: پیام را به برادر فرستاد که ای پادشاه خوشبخت و نیکنام.
چو جان داردم شاه ایران همی
برافروزدم زین دلیران همی
هوش مصنوعی: وقتی که من جان دارم، مانند شاه ایران، همواره به پاس این دلاوران، فروغی از خود میافروزم.
شب و روز با او بُوَم همنشست
اگر دفتر از پیش، اگر می به دست
هوش مصنوعی: شب و روز در کنار او هستم و هر لحظه با هم هستیم؛ چه با دفتر یادداشت و چه با جام می در دست.
همی هر زمان پیشش افزون شوم
رهایی نیابم که بیرون شوم
هوش مصنوعی: هر لحظه که به او نزدیکتر میشوم، احساس آزادی نمیکنم و نمیتوانم از او جدا شوم.
چو چیزی فرستی تو دانش فرست
که شاه جهان هست دانش پرست
هوش مصنوعی: هرگاه که چیزی را به دست آوردی، به جای آن دانش و علم را به دست آور، زیرا علم و دانش بزرگترین ثروت و ارزش در این جهان است.