بخش ۱۴۲ - پیشکش فرستادنها
به دستور فرمود تا کرد ساز
در گنجهای کهن کرد باز
بیاراست کارش چنانچون سزید
کس آن ساز و آن شادکامی ندید
همان آتبین گنجها برگشاد
سه هفته همی ساز و مهمان نهاد
فرستاد چندان گهر نزد شاه
کز آن خیره گشتند شاه و سپاه
ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت
فرستاد نزد شه نیکبخت
هم از تخت رومی و از پارسی
ز هر جامه صد بار و ده بار، سی
ده استر برایشان، ده از مهد زر
نشانده در او هر یکی صدگهر
ز زیور همه مهدها کرده پر
دو صندوق پر لعل و یاقوت و دُر
که از خسروان جهان آن ندید
که شاه آتبین پیش خسرو کشید
نه جمشید را بود چندان گهر
نه کس گفت هرگز که دیدم دگر
بزرگانِ شه را ز هرگونه چیز
فرستاد، خویشان او را بنیز
همه خواهران فرارنگ را
سپاهی و شهری و فرهنگ را
باندازه، هدیه فرستادشان
گرانمایه تر چیزها دادشان
نماند از بسیلا جوانی دگر
که از شاه نستد کلاه و کمر
بخش ۱۴۱ - آگهی یافتن طیهور از برگزیدن آتبین فرارنگ را: فرع پیش شاه اندر آمد ز راهبخش ۱۴۳ - رسیدن شاه آتبین به معشوق: چو روز آمد از ماه اردیبهشت
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به دستور فرمود تا کرد ساز
در گنجهای کهن کرد باز
هوش مصنوعی: به دستور او، ساز را برداشتند و در گنجینههای قدیمی را باز کردند.
بیاراست کارش چنانچون سزید
کس آن ساز و آن شادکامی ندید
هوش مصنوعی: او چنان کارش را به زیبایی سامان داد که هیچکس آن ساز و شادکامی را ندید.
همان آتبین گنجها برگشاد
سه هفته همی ساز و مهمان نهاد
هوش مصنوعی: او گنجینههای پنهان را باز کرد و به مدت سه هفته مهمانی برپا کرد و با مهمانان خود پذیرایی کرد.
فرستاد چندان گهر نزد شاه
کز آن خیره گشتند شاه و سپاه
هوش مصنوعی: چندین الماس و جواهر به نزد پادشاه فرستادند که باعث شگفتی و حیرت پادشاه و سپاهیانش شد.
ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت
فرستاد نزد شه نیکبخت
هوش مصنوعی: از دنیای بیراهه و ناکجا، تاج و تختی از سنگهای قیمتی به نزد پادشاه خوشبخت فرستادند.
هم از تخت رومی و از پارسی
ز هر جامه صد بار و ده بار، سی
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و تنوع لباسهای رومی و پارسی اشاره دارد. گوینده تأکید میکند که از هر یک از این فرهنگها، لباسها و زیباییهای زیادی وجود دارد که میتوان به صورت مکرر از آنها بهرهمند شد. این مضمون نشاندهنده غنای فرهنگی و زیباییهای موجود در هر دو تمدن است.
ده استر برایشان، ده از مهد زر
نشانده در او هر یکی صدگهر
هوش مصنوعی: یعنی دهی است که در آن مقداری از ثروت و بهترین نعمتها فراهم شده و هر یک از افرادی که در این ده زندگی میکنند، گنجینهای از خوبهایی دارند.
ز زیور همه مهدها کرده پر
دو صندوق پر لعل و یاقوت و دُر
هوش مصنوعی: تمام زیباییهای دنیا را جمع کرده و در دو صندوق پر از سنگهای قیمتی مانند لعل، یاقوت و مروارید قرار دادهاند.
که از خسروان جهان آن ندید
که شاه آتبین پیش خسرو کشید
هوش مصنوعی: از میان تمام شاهان و پادشاهان دنیا، هیچ کس ندید که شاه آتبین (یا آفتاب توتش سا) به خاطر احترام و ارادت به خسرو، خود را به او نزدیک کند.
نه جمشید را بود چندان گهر
نه کس گفت هرگز که دیدم دگر
هوش مصنوعی: نه جمشید صاحب ثروتهای بیحد و حصر بود و نه هیچکس هرگز نگفته است که فردی دیگر مانند او را دیده است.
بزرگانِ شه را ز هرگونه چیز
فرستاد، خویشان او را بنیز
هوش مصنوعی: بزرگان شهر هر نوع چیزی را برای او فرستادند و عزیزان او نیز به او کمک کردند.
همه خواهران فرارنگ را
سپاهی و شهری و فرهنگ را
هوش مصنوعی: همه خواهران فرارنگ، شامل اشخاص و نهادهای مختلف فرهنگی و اجتماعی، به شکل سپاهی و شهری نمایانده شدهاند.
باندازه، هدیه فرستادشان
گرانمایه تر چیزها دادشان
هوش مصنوعی: به اندازه کافی، هدیهای ارزشمند برایشان فرستاد و چیزهای باارزشتری به آنها داد.
نماند از بسیلا جوانی دگر
که از شاه نستد کلاه و کمر
هوش مصنوعی: دیگر از جوانی چیزی نمانده است که از شاه بر نداشتن کلاه و کمر اشاره کند.