گنجور

شمارهٔ ۲۵ - خر و عَزب

شد گذار عزبی از در باغ
دید در باغ یکی ماده الاغ
باغبان غایب و شهوت غالب
ماده خر بسته به میل طالب
سر درون کرد و به هرسو نگریست
تا بداند به یقین خر خر کیست
اندکی از چپ و از راست دوید
باغ را از سر خر خالی دید
ور کسی نیز به باغ اندر بود
هوش خر بنده به پیش خر بود
آری آن گمشده را سمع و بصر
بود اندر گرو گادن خر
آدمی پیش هوس کور و کر است
هرکه دنبال هوس رفت خر است !
او چه داند که چه بد یا خوب است
بیند آنرا که بر او مطلوب است
الغرض بند ز شلوار گرفت
ماده خر را به دم کار گرفت
بود غافل که فلک پرد ه در است
پرده ها در پس این پرده در است
ندهد شربت شیرین به کسی
که در آن یافت نگردد مگسی
نوش بی نیش میسر نشود
نیست صافی که مکدر نشود
ناگهان صاحب خر پیدا شد
مشت بیچاره خرگا وا شد
بانگ برداشت بر او کای جا پیچ
چه کنی با خر م ن؟ گفتا هیچ!
گفت المنة لله! دیدم
معنی هیچ کنون فهمیدم
نگذارد فلک مینایی
که خری هم به فراغت گایی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد گذار عزبی از در باغ
دید در باغ یکی ماده الاغ
هوش مصنوعی: یک عزبی در حال عبور از کنار باغ بود که در آنجا یک الاغ ماده را دید.
باغبان غایب و شهوت غالب
ماده خر بسته به میل طالب
هوش مصنوعی: باغبان در اینجا غایب است و اراده و خواسته‌ها با شدت اثر می‌گذارند، به‌طوری که حتی موجوداتی مانند خر هم به تمایلات و میل‌های دیگران وابسته شده‌اند.
سر درون کرد و به هرسو نگریست
تا بداند به یقین خر خر کیست
هوش مصنوعی: سرش را درون کرد و به اطراف نگاه کرد تا به طور یقین بفهمد که خرخر در مورد چه کسی است.
اندکی از چپ و از راست دوید
باغ را از سر خر خالی دید
هوش مصنوعی: کمی به سمت چپ و راست دوید و باغ را خالی از خر دید.
ور کسی نیز به باغ اندر بود
هوش خر بنده به پیش خر بود
هوش مصنوعی: اگر کسی هم در باغ باشد، در عوض، هوش و عقل او به اندازه هوش خر است و او در برابر خر قرار دارد.
آری آن گمشده را سمع و بصر
بود اندر گرو گادن خر
هوش مصنوعی: آری، آنچه که گمشده است، گوش و چشم به شیء یا فردی وابسته است که در پی آن هستیم.
آدمی پیش هوس کور و کر است
هرکه دنبال هوس رفت خر است !
هوش مصنوعی: انسان وقتی به دنبال خواسته‌های زودگذر و هوس‌ها برود، قادر به دیدن حقایق و واقعیت‌ها نیست و در واقع، همچون یک خر که به دنبال علف می‌دود، به مقصد واقعی‌اش نمی‌رسد.
او چه داند که چه بد یا خوب است
بیند آنرا که بر او مطلوب است
هوش مصنوعی: او نمی‌داند که چه چیزی خوب یا بد است، چون فقط آنچه را که برایش خوشایند است می‌بیند.
الغرض بند ز شلوار گرفت
ماده خر را به دم کار گرفت
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، این بیت به این معناست که فردی که به دنبال کار یا هدف مشخصی است، از وسایل و امکانات موجود به بهترین نحو استفاده می‌کند و تلاش می‌کند تا به نتیجه‌ی مطلوب برسد. در اینجا، به طعنه به تلاش و کوشش در شرایط دشوار اشاره شده است.
بود غافل که فلک پرد ه در است
پرده ها در پس این پرده در است
هوش مصنوعی: انسان در غفلت است که در پشت پرده‌های زندگی، حقیقتی نهفته وجود دارد و آن حقیقت به نوعی از دنیای دیگر یا واقعیت فراتر از آنچه می‌بیند خبر می‌دهد.
ندهد شربت شیرین به کسی
که در آن یافت نگردد مگسی
هوش مصنوعی: در زندگی، کسانی که در مشکلات و چالش‌ها قرار دارند، معمولاً از چیزهای خوب و خوشایند بی‌بهره می‌مانند و به آنها دسترسی ندارند. مانند اینکه کسی که در شیرینی و خوشی‌ها غرق شده، نمی‌تواند چیزی به کسی بدهد که در سختی و دشواری قرار دارد.
نوش بی نیش میسر نشود
نیست صافی که مکدر نشود
هوش مصنوعی: نمی‌توان به راحتی از لذت و خوشی بدون چالش‌های زندگی بهره‌مند شد. اگر شرایط به‌طور کامل صاف و بدون مشکل باشد، لذت‌ها واقعی و خالص نخواهند بود.
ناگهان صاحب خر پیدا شد
مشت بیچاره خرگا وا شد
هوش مصنوعی: ناگهان صاحب خر پیدا شد و گرگ‌ها که به خر حمله کرده بودند، از ترس فرار کردند.
بانگ برداشت بر او کای جا پیچ
چه کنی با خر م ن؟ گفتا هیچ!
هوش مصنوعی: فریاد برداشتند که ای پیچیده در این جا، با این خر چه خواهی کرد؟ او پاسخ داد: هیچ!
گفت المنة لله! دیدم
معنی هیچ کنون فهمیدم
هوش مصنوعی: باید شکر خدا را به جا بیاورم! اکنون که به عمق مسائل پی بردم، به حقیقتی رسیدم که قبلاً نمی‌دانستم.
نگذارد فلک مینایی
که خری هم به فراغت گایی
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر اجازه نمی‌دهد که حتی یک الاغ هم به راحتی و بی‌دغدغه زندگی کند.