گنجور

شمارهٔ ۱۴ - جواب به خرده‌گیر

شنیدم یاوه‌گویی هرزه‌پویی
گدایی، سفله‌ای، بی‌آبرویی
چو اشعار حجابم را شنیده
حجاب شرم و عفت را دریده
زبان بگشاده بر دشنام بنده
به زشتی یاد کرده نام بنده
ولی من هیچ بد از وی نگویم
به جز راه ادب راهی نپویم
مرا از فحش دادن عار باشد
که فحش آیین سردمدار باشد
گذارم امر را در پای تحقیق
سپس خواهم ز اهل فکر تصدیق
« سخن را روی با صاحبدلان است »
نه با هر بیدل بی‌خانمان است
به قول تو زنی کاندر برم بود
منش نشناختم کو خواهرم بود
گرفتم قول تو عین صواب است
نه این هم باز تقصیر حجاب است؟
نباید منع کرد این عادت بد
که کس نادیده بر خواهر بچسبد؟
نه خود این نیز هم عیب حجابست
که خواهر از برادر کامیابست؟
تمام این مفاسد از حجابست
حجابست آنکه ایران زو خرابست
ترا هم شد حجاب اسباب این ظن
که خواندی مادرت را خواهر من!
اگر آن زن به سر معجر نمی‌زد
یقین این شُبهه از تو سر نمی‌زد
نفهمیده نمی‌گفتی و اکنون
نمی‌افتاد راز از پرده بیرون
نیندیشیدی ای بیچاره خر
که خواهر ساز نایَد با برادر
حجابِ دست و صورت هم یقین است
که ضد نصِّ قُرآن مُبین است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۴ - جواب به خرده گیر به خوانش علی نظیری

حاشیه ها

1403/01/01 10:04
گردآفرید

با عرض سلام و ادب و احترام

سوالی داشتم در مورد سبک این شعر که البته در ادبیات ایران و جهان مشابه هم بسیار دارد. هنگامی که در شعر یا متن ادبی از دشنام و ناسزا استفاده می شود، این رخداد به لحاظ زبانشناختی چگونه توصیف می شود؟ مثلا بسیاری از رخدادهای نه چندان دلچسب در متون مختلف از طریق استعاره قابل توضیح است. اما دشنام قابل توضیح نیست، یعنی نمی توانیم بگوییم که مثلا شاعر معنای زیبایی را در نظر داشته اما در لفظ ، از ناسزا برای شرح آن استفاده کرده است! که البته اگر هم چنین باشد باز کاربرد الفاظ ناشایست در متن توجیه نمی شود و به هر حال از حرمت لفظ کاسته می شود. خواهشمندم اگر کسی در این مورد اطلاعی دارد که دشنام در متن چگونه قابل توضیح و تحلیل است مرا راهنمایی فرماید. بسیار سپاسگزارم.