شمارهٔ ۱۳ - انتقاد
باز برتافت به عالَم خورشید
بر رخِ خلقِ جهان تیغ کشید
شد برافروخته کانون فساد
آتشِ فتنه در آفاق افتاد
تافت بر خوابگهِ عالم، نور
باز جنبید و به جوش آمد مور
روی آفاق پر از ولوله شد
راحت و اَمن ز گیتی یَله شد
شیر برخاست پی صید غزال
باز از صعوه نُمود استقبال
قَحبه بَخل به رُخ غازه کشید
غَرچه مَفسَده خَمیازه کشید
مردمان در تک و پو افتادند
رو به هر برزن و کو بنهادند
گشت بی عاطفتی باز شروع
یافت حرص و ولع و جهل و شیوع
آمد از خانه برون شیر فروش
کوزه شیر پر از آب به دوش
کاسب دزد به بازار آمد
طالبِ مزد، سرِ کار آمد
شد برون حضرت شیخالاسلام
ریش را بسته حَنا از حمّام
شرکت خود را در مال یتیم
شفقتی دانَد بر حالِ یتیم
صف کشیدند پدرسوختهها
چشم بر منصب هم دوختهها
روز آبستن و رنج و تعب است
ای خوشا شب که فراغت به شب است
من همه دشمن روزم که به روز
کند انواع جنایات بُروز
ای خوشا شب که پس از ساعت پنج
ظلم عاطل شود و خُسبد رنج
مردم از شر هم آسوده شوند
فارغ از صحبت بیهوده شوند
شمارهٔ ۱۲ - هدیۀ عاشق: عاشقی محنتِ بسیار کشیدشمارهٔ ۱۴ - جواب به خردهگیر: شنیدم یاوهگویی هرزهپویی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز برتافت به عالَم خورشید
بر رخِ خلقِ جهان تیغ کشید
هوش مصنوعی: خورشید دوباره به آسمان تابیده و نورش بر چهرهی انسانها میتابد و مانند شمشیری بر عالم تاثیر میگذارد.
شد برافروخته کانون فساد
آتشِ فتنه در آفاق افتاد
هوش مصنوعی: آتش فتنه و فساد در جهان بهطور گستردهای شعلهور شده و همهجا را دربر گرفته است.
تافت بر خوابگهِ عالم، نور
باز جنبید و به جوش آمد مور
هوش مصنوعی: نور در خوابگاه دنیا تابید و دوباره به حرکت درآمد و به جوش و خروش آمد.
روی آفاق پر از ولوله شد
راحت و اَمن ز گیتی یَله شد
هوش مصنوعی: در آسمانها شور و هیجان ایجاد شده و زندگی از دست دنیا رهایی یافته و به آرامش و امنیت رسیده است.
شیر برخاست پی صید غزال
باز از صعوه نُمود استقبال
هوش مصنوعی: شیر به خاطر شکار غزال بلند شد و با جست و خیزی که داشت، به استقبال او رفت.
قَحبه بَخل به رُخ غازه کشید
غَرچه مَفسَده خَمیازه کشید
هوش مصنوعی: زنی که به سختی عشق را میفروشد، با این حال، نشان از ضعف و فساد در وجودش دارد که از آن نه میتواند فرار کند و نه میتواند آن را پنهان کند.
مردمان در تک و پو افتادند
رو به هر برزن و کو بنهادند
هوش مصنوعی: مردم به هر سمتی رو کردند و در خیابانها و کوچهها گشت و گذار کردند.
گشت بی عاطفتی باز شروع
یافت حرص و ولع و جهل و شیوع
هوش مصنوعی: دوباره بیاحساسی و سردی در انسانها شروع شد و همراه آن، طمع، نادانی و شیوع آنها نیز افزایش یافت.
آمد از خانه برون شیر فروش
کوزه شیر پر از آب به دوش
هوش مصنوعی: شیر فروش از خانه بیرون آمد و کوزهای پر از آب به دوش داشت.
کاسب دزد به بازار آمد
طالبِ مزد، سرِ کار آمد
هوش مصنوعی: یک دزد که به عنوان فروشنده در بازار ظاهر شده، برای به دست آوردن پول و سود به سر کار آمده است.
شد برون حضرت شیخالاسلام
ریش را بسته حَنا از حمّام
هوش مصنوعی: حضرت شیخ الاسلام از حمام خارج شد و ریشش را با حنا رنگ کرده بود.
شرکت خود را در مال یتیم
شفقتی دانَد بر حالِ یتیم
هوش مصنوعی: او بر این باور است که مشارکت خود در دارایی یتیم، نشانهای از محبت و دلسوزی او به وضعیت یتیم است.
صف کشیدند پدرسوختهها
چشم بر منصب هم دوختهها
هوش مصنوعی: بدجنسها صف کشیدهاند و چشمانتظار مقام و مسئولیت هستند.
روز آبستن و رنج و تعب است
ای خوشا شب که فراغت به شب است
هوش مصنوعی: روز پر از سختی و زحمت است، اما شب زمانی است برای آسودگی و استراحت.
من همه دشمن روزم که به روز
کند انواع جنایات بُروز
هوش مصنوعی: من با هر روزی که طلوع میکند، دشمنی دارم؛ چون در هر روز، انواع بدیها و ظلمها نمایان میشود.
ای خوشا شب که پس از ساعت پنج
ظلم عاطل شود و خُسبد رنج
هوش مصنوعی: چه شب زیبایی که پس از ساعت پنج، تاریکی و سختیها بیمعنی میشود و آرامش جایگزین میشود.
مردم از شر هم آسوده شوند
فارغ از صحبت بیهوده شوند
هوش مصنوعی: مردم از مزاحمتهای یکدیگر راحت میشوند و از گفتوگوهای بیمورد دوری میکنند.