گنجور

بخش ۷

خدایا تا به کی ساکت نشینم
من این‌ها جمله از چشم تو بینم
همه ذرّاتِ عالم منترِ تست
تمامِ حُقّه‌ها زیرِ سرِ تست
چرا پا توی کفش ما ‌گذاری؟
چرا دست از سرِ ما بر نداری؟
به دستِ تست وُسع و تنگ دستی
تو عزّت بخشی و ذلّت فرستی
تو این آخوند و ملّا آفریدی
تو تویِ چُرتِ ما مردم دویدی
خداوندا مگر بی‌کار بودی
که خلقِ مار در بُستان نمودی؟
چرا هر جا که دابی زشت دیدی
برای ما مسلمانان گُزیدی
میان مسیو و آقا چه فرقست
که او در ساحل این در دِجله غرقست
به شرعِ احمدی پیرایه بس نیست؟
زمانِ رفتنِ این خار و خس نیست؟
بیا از گردنِ ما زنگ واکن
ز زیرِ بارِ خر مُلّا رها کن

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خدایا تا به کی ساکت نشینم
من این‌ها جمله از چشم تو بینم
هوش مصنوعی: پروردگارا، تا کی باید ساکت بمانم؟ من همه این‌ها را فقط از نگاه تو می‌بینم.
همه ذرّاتِ عالم منترِ تست
تمامِ حُقّه‌ها زیرِ سرِ تست
هوش مصنوعی: تمامی ذرات عالم به خاطر تو وجود دارند و تمام رازها و اسرار در دست توست.
چرا پا توی کفش ما ‌گذاری؟
چرا دست از سرِ ما بر نداری؟
هوش مصنوعی: چرا به زندگی ما دخالت می‌کنی؟ چرا ول‌مان نمی‌کنی و هنوز توی کار ما می‌دخلی؟
به دستِ تست وُسع و تنگ دستی
تو عزّت بخشی و ذلّت فرستی
هوش مصنوعی: با دست تو، چه‌بسا با کمبودها و تنگدستی‌ات، به کسی عزت می‌دهی و به دیگری ذلت می‌ورزی.
تو این آخوند و ملّا آفریدی
تو تویِ چُرتِ ما مردم دویدی
هوش مصنوعی: تو این روحانیان و علمای دین را آفریدی و در خواب‌ها و آرزوهای ما مردم دویدی.
خداوندا مگر بی‌کار بودی
که خلقِ مار در بُستان نمودی؟
هوش مصنوعی: خداوندا، آیا تو بی‌کار بودی که مار را در باغ آفریدی؟
چرا هر جا که دابی زشت دیدی
برای ما مسلمانان گُزیدی
هوش مصنوعی: چرا هر بار که عیب و نقصی را دیدی، انگشت اتهام را به سوی ما مسلمانان دراز کردی؟
میان مسیو و آقا چه فرقست
که او در ساحل این در دِجله غرقست
هوش مصنوعی: تفاوتی بین مسیو و آقا وجود ندارد، چرا که هر دو در شرایط سخت و خطرناکی قرار دارند، حتی اگر یکی در ساحل دجله باشد و دیگری غرق شده باشد.
به شرعِ احمدی پیرایه بس نیست؟
زمانِ رفتنِ این خار و خس نیست؟
هوش مصنوعی: آیا بر اساس قوانین و اصول دین محمدی، دیگر نیازی به زینت و تزیینات نیست؟ آیا زمان رفتن و ناپدید شدن این خارها و علف‌های هرز فرا نرسیده است؟
بیا از گردنِ ما زنگ واکن
ز زیرِ بارِ خر مُلّا رها کن
هوش مصنوعی: بیا زحمت‌های سنگین را از دوش ما بردار و ما را از زیر بار سنگین مسئولیت‌های بی‌خود آزاد کن.

حاشیه ها

1402/10/17 17:01
Hossein Dashtipour

ایرج میرزا هنرمندی بود بی نظیر که به جد میتوان گفت یکصد سال جلوتر از زمان خود می‌نگریست 

در آن زمان با اینهمه تعصبات مذهبی و عدم آگاهی توام در جامعه مذهبی ایران سرودن چنین ابیاتی صرفا برای روشنگری مردم ایران بسیار شجاعت میطلبد و هنر 

صد البته کمتر شاعری به زیبایی ایرج  توصیف و وصف موضوعات را بیان مینماید 

1403/06/03 17:09
Mahmood Shams

 اتفاقا ایرج میرزا ثبات فکری نداشته و بین چپ و راست متمایل می شده  ، مثل افرادی که هم کربلا می روند هم تایلند هم نماز می خوانند هم مشروب می خوردند هم خدا را می خواهند هم خرما را ،  که نشان از سستی افکار و عقاید و نداشتن ریشه های فکری است ،  اشعاری در مدح حضرت رسول و امام علی ( ع ) سروده و گاهی این چنین اشعار سخیف و مخالف احکام دینی و فتواهای صدمن من یه غاز آن هم در مسائلی که آگاهی و تخصص نداشته از جمله احکام شرعی و دین و حجاب،  و امروزه هم ثابت شده که حجاب دلایل علمی و منطقی داره و خیلی از پژوهشگران و روشنفکران غربی هم به منطق حجاب رسیده اند ، که نشان می دهد ایرج و امثال ایرج تحت تاثیر فرهنگ غرب و تقلید بوده ، که با تاریخ و تمدن ایران اسلامی تعارض داشته،  حتی در زمان رضا خان و پهلوی اول  خیلی از زنان ایرانی و مسلمان حاضر نشدند حتی به زور حجاب را کنار بگذارند که از توصیه خداوند و دین بوده !!  هر چند نقد اصلی ایرج حجاب نبوده بلکه حجاب داشتن بدون عفاف و عصمت را زیر سوال برده یا ازدواج هایی که بدون 

دیدن همسر صورت می گرفته !! ولی در این راه به بیراهه رفته و با کلمات هجو و سخیف عوام زده ، باعث شده بین خواص و نخبگان و اندیشمندان جایگاهی نداشته باشه ، جایگاهی که ملک الشعرا بهار و پروین اعتصامی و استاد شهریار به آن رسیده اند و مورد استقبال عموم مردم از جمله خواص و عوام قرار گرفته اند