گنجور

شمارهٔ ۹ - مرثیه

سرگشته بانوان وَسَطِ آتشِ خِیام
چون در میانِ آبْ نُقُوش ستاره‌ها
اطفالِ خردسال ز اطرافِ خیمه‌ها
هرسو دوان چو از دِل آتشْ شَراره‌ها
غیر از جگر که دسترسِ اَشْقِیا نبود
چیزی نَمانْد در برِ ایشان ز پاره‌ها
انگشت رَفت در سرِ انگشتری به باد
شد گوش‌ها دریده پیِ گوشْواره‌ها
سِبطِ شهی که نامِ همایونِ او بَرَند
هر صبح و ظهر و شام فرازِ مَناره‌ها
در خاک و خون فُتاده و تازَنْد بر تَنَش
با نعل‌ها که ناله برآرَدْ ز خاره‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرگشته بانوان وَسَطِ آتشِ خِیام
چون در میانِ آبْ نُقُوش ستاره‌ها
هوش مصنوعی: زنان حیران و سردرگم در دل آتش خیمه‌ها، همانند نقش‌هایی هستند که بر روی آب، ستاره‌ها را به تصویر می‌کشند.
اطفالِ خردسال ز اطرافِ خیمه‌ها
هرسو دوان چو از دِل آتشْ شَراره‌ها
هوش مصنوعی: کودکان کوچک از هر سو به سمت خیمه‌ها می‌دوند، مانند جرقه‌های آتش که از دل شعله‌ها بیرون می‌آیند.
غیر از جگر که دسترسِ اَشْقِیا نبود
چیزی نَمانْد در برِ ایشان ز پاره‌ها
هوش مصنوعی: جز دل و جان که در دست بدسگالان نبود، چیزی دیگر از تکه‌ها در برابر ایشان نمانده است.
انگشت رَفت در سرِ انگشتری به باد
شد گوش‌ها دریده پیِ گوشْواره‌ها
هوش مصنوعی: انگشت من در حلقه‌ی انگشتری گم شد و گوش‌هایم به خاطر گوشواره‌ها آسیب دیدند.
سِبطِ شهی که نامِ همایونِ او بَرَند
هر صبح و ظهر و شام فرازِ مَناره‌ها
هوش مصنوعی: نسل بزرگ و با عظمت که نام باشکوهش در هر صبح و ظهر و شب بر فراز مناره‌ها طنین‌انداز است.
در خاک و خون فُتاده و تازَنْد بر تَنَش
با نعل‌ها که ناله برآرَدْ ز خاره‌ها
هوش مصنوعی: در زمین و خون افتاده است و بر بدنش با نعل‌ها می‌کوبند تا از خارها ناله کند.