شمارهٔ ۷۴ - رسوا
گویی که تو رُسوایی من با تو نیامیزم
رسوا تو مرا کردی نزد همه مرد و زن
خواهم که رُخَت بینم بیواسطهٔ عینک
خواهم که بَرَت گیرم بیحایل پیراهن
شمارهٔ ۷۳ - حکایت خلعت: مستوفی کل قصۀ چل طوطی شدشمارهٔ ۷۵ - مزاح با مقبل دیوان: قنبل الدوله مقبل دیوان
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گویی که تو رُسوایی من با تو نیامیزم
رسوا تو مرا کردی نزد همه مرد و زن
هوش مصنوعی: انگار تو باعث رسوایی من شدی و من نمیخواهم با تو ارتباط برقرار کنم، زیرا تو مرا در برابر تمام مردان و زنان رسوا کردی.
خواهم که رُخَت بینم بیواسطهٔ عینک
خواهم که بَرَت گیرم بیحایل پیراهن
هوش مصنوعی: میخواهم چهرهات را بدون هیچ مانعی ببینم و دلم میخواهد که تو را بدون هیچ پوششی در آغوش بگیرم.