گنجور

شمارهٔ ۷ - مرثیه

رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت ِ آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را
آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را
یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند
شرح ِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را
القصّه هر کَسی به طریقی ز روی ِ مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟
چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد
آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت ِ آن داغ دیده را
هوش مصنوعی: هر کسی که سوگواری جوانی را تجربه کرده باشد، دوستانش با محبت و مهربانی حال او را درک می‌کنند و به او تسکین می‌دهند.
یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را
هوش مصنوعی: یک دوست به خاطر وفاداری، او را حمایت می‌کند و در عین حال دیگری اشک‌های او را با مهربانی پاک می‌کند.
آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را
هوش مصنوعی: دیگری بر او گلاب و عسل می‌پاشد تا روح و دل او را که سختی‌ها را چشیده تقویت کند.
یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
هوش مصنوعی: جمعی تصمیم می‌گیرند او را به باغ و گلستان دعوت کنند تا او را از دل غم و ناراحتی‌هایش که به مانند خار در دلش نشسته، رها کنند.
جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند
شرح ِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را
هوش مصنوعی: دیگران برای آرام کردن او، به توضیح سختی‌ها و مشکلاتی می‌پردازند که زندگی به او تحمیل کرده است.
القصّه هر کَسی به طریقی ز روی ِ مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
هوش مصنوعی: هر کسی به شیوه‌ای خاص و به خاطر محبت، با درد و رنجی که به او رسیده است، کنار می‌آید و تسلی می‌یابد.
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟
چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را
هوش مصنوعی: آیا کسی می‌تواند غم و اندوه حسین را درک کند؟ وقتی که او پیکر خونین پسرش اکبر را دید.
آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که بتواند درد و رنج لایلا را که به شدت دچار غم و سختی است، آرام کند؟
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد
آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
پس از آنکه پسر مورد اصابت تیر قرار گرفت دل پدر بسیار غمگین شد و زندگی مادی شخصی آتش گرفت که خود از این زندگی  مادی رها بود 

حاشیه ها

1400/10/01 11:01
آرمان بیرانوند

وقت به خیر
در بیان اهمیت بیت آخر اینکه، جناب علامه طباطبایی (ره) نویسنده ی تفسیر المیزان، بعد از شنیدن این بیت، و تغییر احوالات در ایشون در ماه محرم، بیان کردن که ای کاش ایرج میرزا ثواب این بیت را به من می دادند و من کل تفسیر المیزان را به ایشان می دادم!. 

پرش مرغی که به لانه باز نمی گردد و لانه اش را آتش می زنن و دل پسر و بعد پدری که آماج تیر می شود.
و نبود کسی که تسلای خاطر بدهد ایشان و بازماندگانشان را در آن غم سنگین. 

اشارات خیلی لطیفی دارد. 

1402/12/25 15:02
محمد تدینی

ابوالحسن خان صبا که از دوستان نزدیک ایرج میرزا بود در این باره نوشته:
اوقاتی که ایرج در خراسان بوده اشعاری در ذم عاشورا ساخت و جهت مرحوم پدرم کمال السلطنه فرستاد. پدرم بی‌احتیاطی نمود و آن اشعار را در محضر دوستان خواند. طبعاً در مجالس اشخاصِ خوش حافظه هستند که فوراً حفظ می‌شوند. کم‌کم به گوش شاهزادهٔ متخلص به پروانه رسید، چون مرد مذهبی بود برآشفت و دو نفر سید خرافی را مأمور کشتن ایرج نمود.
«رنود خیراندیش» ایرج را از ماجرا مطلع می‌نماید. هر چند ایرج از مرگ وحشتی نداشت لیکن از بلوا و شورش و کشتن با افتضاح متوحش بود. از این رو شرح ما وقع را نزد حضرت آیت‌الله‌زاده که معروف به آقازاده، فرزند آخوند خراسانی،  بود برد. آقازاده در خراسان دارای شخصیت و اهمیت به‌سزایی بود. به ایرج دستور می‌دهد که بیانیه صادر و اشعار فوق را استنکاف نماید و ضمناً مرثیه‌ای هم بسازد. ایرج به دستور فوق عمل کرده و نتیجه خشم و غضب مردم را کاست و تیر پروانه به سنگ خورد... در عارفنامه می‌گوید:
در ایران تا بود ملا و مفتی/        به روز بدتر از این هم بیفتی
فقط یک‌وقت یک آزاده بینی/        یکی چون آیت‌الله‌زاده بینی…

1403/04/15 17:07
بهزاد اسدی

 آیت الله علوی نقل می کند:علامه طباطبایی(صاحب تفسیر المیزان) با شنیدن این بیت گفتند:ای کاش ایرج میرزا این بیت (ثواب آن) را به من میداد تا من المیزانم را به او میدادم.

تفسیر المیزان از معتبرترین تفسیرهای قرآن است.

1403/04/21 21:07
بابک بامداد مهر

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا....

درهمین بیت روانی طبع وتصویرسازی ایرج را بایدستود که در سهل وممتنع سرودن قابل مقایسه باسعدی است.الحق در هرزمینه وارد شده حق مطلب را ادا کرده است