شمارهٔ ۶ - برای تصویری که به مرحوم عبدالحسینِ بیات داده سُروده است
بنگر چگونه کردم بیرون ز جِسم جان را
آسان چه سان نُمودم تکلیفِ جان ستان را
ای کاش عکس جان داشت، حالا که می نُمودم
تقدیمِ یارِ جانی عَبدُالحسین خان را
شمارهٔ ۵ - دربارۀ رفتن مستوفی الممالک و آمدنِ صَمصامُ السلطنه: این شنیدم که چوکابینۀ مستوفی رفتشمارهٔ ۷ - مرثیه: رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بنگر چگونه کردم بیرون ز جِسم جان را
آسان چه سان نُمودم تکلیفِ جان ستان را
هوش مصنوعی: نگاه کن چگونه توانستم روح را از بدن بیرون آورم، به راحتی و آسانی، و چگونه برای من دشواری جدایی از روح را به نمایش گذاشت.
ای کاش عکس جان داشت، حالا که می نُمودم
تقدیمِ یارِ جانی عَبدُالحسین خان را
هوش مصنوعی: ای کاش عکسی از جانم داشتم، تا اکنون آن را به دوست عزیزم، عبدالحسین خان، هدیه میکردم.