شمارهٔ ۵۶ - وفا
وفا در گل رخان عطر است در گل
من این را خوانده ام وقتی به دفتر
وفای گل رخان و عطر گل ها
به لطف و خاصیت هستند هم بر
گل سرخ اندر این بستان زیاد است
یکی بی عطر و آن دیگر معطر
گل سرخی که تنها رنگ دارد
نگردد با گل خوشبو برابر
نظر بازی کنی با او تو از دور
که در او نیست چیزی غیر منظر
اگر آن منظر زیبا از او رفت
از او رفتست هر پیرایه و فر
شود یا طعمه جاروب دهقان
و یا بازیچه باد ستمگر
به هر صورت چو شد پژمرده امروز
فراموشش کنی تا روز دیگر
ولی آن گل که رنگ و بوی دارد
چو رنگش رفت از بویش خوری بر
گلابی ماند از او راحت افزا
اسانسی زاید از او روح پرور
پس از رفتن هم او را می کند یاد
چو عطرش را زنی بر سینه و سر
به یاد آری که او وقتی گلی بود
وز او روی چمن پر زیب و زیور
گُل روی نگار با وفا هم
اگر پژمرده شد از دور اختر
وفای او که باشد جای عطرش
شود در صفحه قلبش مصور
چو یاد مهربانی هاش افتی
زند مهر نخستین از دلت سر
به هر چشمی کز اول دیده بودی
به آن چشمش ببینی تا به آخر
شمارهٔ ۵۵ - جهاد اکبر: شب در بساط احرار از التفات سردارشمارهٔ ۵۷ - بامداد: صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وفا در گل رخان عطر است در گل
من این را خوانده ام وقتی به دفتر
هوش مصنوعی: در چهرههای زیبای شما وفا مانند عطری دلپذیر است و من این احساس را وقتی در دفتر خود نوشتهام، تجربه کردهام.
وفای گل رخان و عطر گل ها
به لطف و خاصیت هستند هم بر
هوش مصنوعی: عطر و زیبایی گلها نتیجهی لطف و ویژگیهای خاص آنهاست که وفاداری به زیبایی را نشان میدهد.
گل سرخ اندر این بستان زیاد است
یکی بی عطر و آن دیگر معطر
هوش مصنوعی: در این باغ گلهای زیادی وجود دارد، اما یکی از آنها بدون عطر است و دیگری عطر خوشی دارد.
گل سرخی که تنها رنگ دارد
نگردد با گل خوشبو برابر
هوش مصنوعی: گل سرخی که فقط رنگ زیبایی دارد، هرگز نمیتواند با گلی که عطر دلانگیز دارد، مقایسه شود.
نظر بازی کنی با او تو از دور
که در او نیست چیزی غیر منظر
هوش مصنوعی: اگر از دور به او نگاه کنی، متوجه میشوی که هیچ چیز دیگری غیر از ظاهرش در او وجود ندارد.
اگر آن منظر زیبا از او رفت
از او رفتست هر پیرایه و فر
هوش مصنوعی: اگر آن جلوهی زیبا از او برود، هر زینت و زیبایی نیز از او دور خواهد شد.
شود یا طعمه جاروب دهقان
و یا بازیچه باد ستمگر
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان یا به دست دیگران اسیر میشود و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، یا تحت تأثیر نیروهای غیرقابل کنترل قرار میگیرد و به بازی گرفته میشود.
به هر صورت چو شد پژمرده امروز
فراموشش کنی تا روز دیگر
هوش مصنوعی: هر طور که شده، وقتی امروز حال خوبی نداری، بهتر است که آن را فراموش کنی تا روز دیگر.
ولی آن گل که رنگ و بوی دارد
چو رنگش رفت از بویش خوری بر
هوش مصنوعی: اما آن گلی که زیبایی و عطر دارد، وقتی رنگش برود، بوی آن را چطور خواهد چشید؟
گلابی ماند از او راحت افزا
اسانسی زاید از او روح پرور
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و تاثیری که یک فرد یا یک ویژگی میتواند بر دیگران بگذارد اشاره دارد. مانند گلابی که بوی خوش و راحتی به ارمغان میآورد، فرد یا ویژگی مورد نظر نیز آرامش و طراوت روحی ایجاد میکند.
پس از رفتن هم او را می کند یاد
چو عطرش را زنی بر سینه و سر
هوش مصنوعی: بعد از رفتن او، یاد او در دل باقی میماند، مثل عطری که وقتی روی سینه و سر بزنند، بویش همچنان احساس میشود.
به یاد آری که او وقتی گلی بود
وز او روی چمن پر زیب و زیور
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که آن زمان که او همچون گلی زیبا بود، زیبایی و زینت چمنزار از وجود او بود.
گُل روی نگار با وفا هم
اگر پژمرده شد از دور اختر
هوش مصنوعی: اگر گلی که منتظرش بودیم، حتی اگر از زیبایی و طراوتش کاسته شود، هنوز هم از دور درخشش ستارهها را دارد.
وفای او که باشد جای عطرش
شود در صفحه قلبش مصور
هوش مصنوعی: وفای او مانند عطری است که بر دلش نقش بسته است.
چو یاد مهربانی هاش افتی
زند مهر نخستین از دلت سر
هوش مصنوعی: هرگاه به یاد محبتهای او بیفتی، عشق اولیه از دلات برخواهد خواست.
به هر چشمی کز اول دیده بودی
به آن چشمش ببینی تا به آخر
هوش مصنوعی: هر چشمی که از ابتدا دیدهای، باید تا پایان به همان چشم نگاه کنی.