گنجور

شمارهٔ ۴۵ - رم

یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما
گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رم می‌کنند
جمله بنشینند با هم خوب و برخیزند خوش
چون به پیش در رسند از همدگر رم می‌کنند
همچنان در موقع وارد شدن در مجلسی
گه ز پیش رو گهی از پشت سر رم می‌کنند
دردم در این یکی بر چپ رود آن یک به راست
از دو جانب دوخته بر در نظر رم می‌کنند
بر زبان آرند بسم الله بسم الله را
گوییا جن دیده یا از جانور رم می‌کنند
این که وقت رفت و آمد بود اما این گروه
در نشستن نیز یک نوع دگر رم می‌کنند
این یکی چون می‌نشیند دیگری ور می‌جهد
تا دو نوبت گاه کم گه بیشتر رم می‌کنند
فرضا اندر مجلسی گر ده نفر بنشسته بود
چون یکی وارد شود هر ده نفر رم می‌کنند
گویی اندر صحنه مجلس فنر بنشانده‌اند
چون یکی پا می‌نهد روی فنر رم می‌کنند
نام این رم را چو نادانان ادب بنهاده‌اند
بیشتر از صاحبان سیم و زر رم می‌کنند
از برای رنجبر رم مطلقا معمول نیست
تا توانند از برای گنجور رم می‌کنند
گر وزیری از در آید رم مفصل می‌شود
دیگر آن جا اهل مجلس معتبر رم می‌کنند
هیچ حیوانی ز جنس خود ندارد احتراز
این بشرها از هیولای بشر رم می‌کنند
همچو آن اسبی که بر من داده میر کامگار
بی‌خبر رم می‌کنند و باخبر رم می‌کنند
رم نه تنها کار این اسب سیاه مخلص است
مردم این مملکت هم مثل خر رم می‌کنند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.