گنجور

شمارهٔ ۴۳ - کار و بار

ندانم از چه به هر جا که لفظ کار آید
ردیف آن را فی الفور لفظ بار کنند
برای آن که چو گاری به دستشان افتاد
بر آن سرند که تا بار خویش بار کنند
پیاده های سپاهی به شهر ما هر یک
به یک کرشمه همی کار صد سوار کنند
برای بردن اسب و درشکۀ مردم
بیا ببین که چه جفت و کلک سوار کنند
به جای آن که نشینند و حرف شعر زنند
چه خوش بُوَد که نشینند و فکر کار کنند
در آن محیط که باقیست نام خواجه و شیخ
چگونه اهل ادب بر من افتخار کنند
سخن سرایی را در دولت ذکاءالملک
همه به ایرج بی کاره واگذار کنند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندانم از چه به هر جا که لفظ کار آید
ردیف آن را فی الفور لفظ بار کنند
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا هر جا که کلمه‌ای نیاز باشد، به سرعت آن را به کار می‌برند و برایش الفاظ دیگری می‌آورند.
برای آن که چو گاری به دستشان افتاد
بر آن سرند که تا بار خویش بار کنند
هوش مصنوعی: افرادی که در موقعیتی قرار می‌گیرند و مسئولیت‌هایی به آنها محول می‌شود، تلاش می‌کنند تا وظایف خود را به درستی انجام دهند و بار مسئولیت‌ها را به دوش بکشند.
پیاده های سپاهی به شهر ما هر یک
به یک کرشمه همی کار صد سوار کنند
هوش مصنوعی: سربازان پیاده به شهر ما آمده‌اند و هر یک با یک حرکت کوچک خود، کارهای بزرگی انجام می‌دهند که معادل کار صد سواره.
برای بردن اسب و درشکۀ مردم
بیا ببین که چه جفت و کلک سوار کنند
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن اسب و کالسکه مردم، بیا و ببین که چه ترفندهایی به کار می‌برند و چه ایزدی سوار می‌کنند.
به جای آن که نشینند و حرف شعر زنند
چه خوش بُوَد که نشینند و فکر کار کنند
هوش مصنوعی: بهتر است به جای این که فقط بنشینند و درباره شعر صحبت کنند، وقت خود را صرف تفکر و کار واقعی کنند.
در آن محیط که باقیست نام خواجه و شیخ
چگونه اهل ادب بر من افتخار کنند
هوش مصنوعی: در جایی که نام بزرگان و عالمان به جا مانده، چگونه می‌توانند اهل ادب بر من افتخار کنند؟
سخن سرایی را در دولت ذکاءالملک
همه به ایرج بی کاره واگذار کنند
هوش مصنوعی: همه افراد در دربار ذکاءالملک، وظیفه‌ی سخنوری را به ایرج سپرده‌اند و او را در این زمینه بی‌نیاز از دیگران می‌دانند.