شمارهٔ ۴۲ - انتقاد از سازندگان آرامگاه فردوسی
یک وجب ساخته آخر نشود قبرِ حکیم
شاید از خود دو سه پارک دگر آباد کنند
روحِ فرودسی از این زنجَلَبان در تَعَب است
کاش این روحِ گرامی را آزاد کنند
زنده در قبر کنند اهل ادب را لیکن
قبر فردوسی طوسی را آباد کنند
مبلغی پول بگیرند به این اسم از خلق
بعد خرج پسر و دختر و داماد کنند
بس که مال همه خوردند به این عنوانات
ف که گفتند همه فکر فرحزاد کنند
باید از دولتِ متبوعه کنند استمداد
خلق بیچاره چه دارند که امداد کنند
یادشان رفته که این کُرّهخر از آن پدر است
کاش مرحوم علایی را هم یاد کنند
این قُرُمساق ز مشروطه چنین آدم شد
جای آن است که رحمت به ستبداد کنند
زنده بودم من و یک تن ز من امداد نکرد
جاکشان بعد که مُردم به من امداد کنند
دلِ اَحیا که از این زنجَلَبان شاد نشد
روح اموات مگر از خودشان شاد کنند
دل اهل هنر از دست شماها خون شد
بیجهت نیست اگر ناله و فریاد کنند
دال با ذال دگر فرق ندارد امروز
جای آن نیست گر ایراد به اُستاد کنند
حبس اولاد نمود آن همه بیهوشیها
که مبادا ستمی خلق بر اولاد کنند
همه در باطن شمرند و به ظاهر در زهد
دعوی همسری سیّد سجاد کنند
آن که پیش دگران از غم خود یاد کند
قصدش آن است که قلبش دگران شاد کنند
شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان: استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعرشمارهٔ ۴۳ - کار و بار: ندانم از چه به هر جا که لفظ کار آید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک وجب ساخته آخر نشود قبرِ حکیم
شاید از خود دو سه پارک دگر آباد کنند
هوش مصنوعی: شاید به نظر بیاید که تنها یک وجب از زمین در نهایت برای حکیمان باقی میماند، اما ممکن است با این حال از آن بیشتر، مکانهای مفید و سبز دیگری ایجاد کنند.
روحِ فرودسی از این زنجَلَبان در تَعَب است
کاش این روحِ گرامی را آزاد کنند
هوش مصنوعی: روح فردوسی از این زنجَلَبان در زحمت و سختی است و ای کاش این روح ارزشمند را رها کنند.
زنده در قبر کنند اهل ادب را لیکن
قبر فردوسی طوسی را آباد کنند
هوش مصنوعی: افراد با فرهنگ و ادب ممکن است در دنیا به فراموشی سپرده شوند، اما آرامگاه فردوسی، شاعر بزرگ، همیشه حفظ و رونق خواهد داشت.
مبلغی پول بگیرند به این اسم از خلق
بعد خرج پسر و دختر و داماد کنند
هوش مصنوعی: مردم پولی را به خاطر مراسمی جمعآوری میکنند و سپس آن را برای هزینههای پسر، دختر و داماد صرف میکنند.
بس که مال همه خوردند به این عنوانات
ف که گفتند همه فکر فرحزاد کنند
هوش مصنوعی: به دلیل این که همه به خاطر عناوین و القاب مختلف، از اموال مردم بهرهبرداری کردهاند، گفته میشود که همه باید به فکر خوشبختی و آسایش خود باشند.
باید از دولتِ متبوعه کنند استمداد
خلق بیچاره چه دارند که امداد کنند
هوش مصنوعی: باید از حکومتی که بالاتر از خودشان است کمک خواست، اما مردم بیچاره چه چیزی دارند که بتوانند به دیگران کمک کنند؟
یادشان رفته که این کُرّهخر از آن پدر است
کاش مرحوم علایی را هم یاد کنند
هوش مصنوعی: آنها فراموش کردهاند که این کرهخر مال آن پدر است؛ ای کاش یاد مرحوم علایی را هم گرامی بدارند.
این قُرُمساق ز مشروطه چنین آدم شد
جای آن است که رحمت به ستبداد کنند
هوش مصنوعی: این انسان بیتوجه به مشروطه اینگونه رفتار میکند، که باید به استبداد رحم کرد.
زنده بودم من و یک تن ز من امداد نکرد
جاکشان بعد که مُردم به من امداد کنند
هوش مصنوعی: من در دوران حیاتم به کسی نیاز داشتم و هیچکس به من کمک نکرد، اما پس از مرگم به یاد من افتادند و دردم را درک کردند.
دلِ اَحیا که از این زنجَلَبان شاد نشد
روح اموات مگر از خودشان شاد کنند
هوش مصنوعی: دل احیا که از این زنجلبان شاد نشد، روح مردگان هم مگر این که خودشان خوشحال شوند.
دل اهل هنر از دست شماها خون شد
بیجهت نیست اگر ناله و فریاد کنند
هوش مصنوعی: دل هنرمندان به خاطر شما بسیار رنجیده و نگران است و این نالهها و فریادها بیدلیل نیست.
دال با ذال دگر فرق ندارد امروز
جای آن نیست گر ایراد به اُستاد کنند
هوش مصنوعی: امروز فرقی بین دال و ذال نیست، و اگر بخواهند به استاد ایرادی بگیرند، دیگر جایی برای این کار نیست.
حبس اولاد نمود آن همه بیهوشیها
که مبادا ستمی خلق بر اولاد کنند
هوش مصنوعی: دلیل همهی آن بیخبریها و بیتحرکیها این بود که نکند به فرزندان ظلمی شود.
همه در باطن شمرند و به ظاهر در زهد
دعوی همسری سیّد سجاد کنند
هوش مصنوعی: همه در دل خود نیتهای ناخالص دارند، اما در ظاهر ادعای دینداری و زهد میکنند و خود را به عنوان پیروان حقیقی سید سجاد معرفی مینمایند.
آن که پیش دگران از غم خود یاد کند
قصدش آن است که قلبش دگران شاد کنند
هوش مصنوعی: کسی که در حضور دیگران از غم و رنج خود سخن میگوید، در واقع میخواهد با این کار، دلهای دیگران را شاد کند.
حاشیه ها
1401/01/08 22:04
امیرحسین صباغی
این اشاره به فرق نداشتن دال با ذال خودش یادآور کهنهپرستی شعرای ما در قرنهای گذشته است. لااقل میدونیم از دورهء مغول دیگه ذال معجمه تلفظ نمیشده ولی تا زمان مرحوم ایرج میرزا هنوز هم از شاعر انتظار میرفت که توی قافیه این تفاوت رو لحاظ کنه :))