شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان
استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
زان عضو بوسهای چند بر یاد من ستانند
وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش
گیرند و رو به تهران از بهر من پَرانند
ذرات آُمانی این هدیۀ روان را
زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم
خوبان شعر باید قدر مرا بدانند
شمارهٔ ۴۰ - هجو اسب: فرمان روای شرق که عمرش دراز بادشمارهٔ ۴۲ - انتقاد از سازندگان آرامگاه فردوسی: یک وجب ساخته آخر نشود قبرِ حکیم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.