گنجور

شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان

استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
زان عضو بوسه‌ای چند بر یاد من ستانند
وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش
گیرند و رو به تهران از بهر من پَرانند
ذرات آُمانی این هدیۀ روان را
زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم
خوبان شعر باید قدر مرا بدانند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
هوش مصنوعی: استاد در تمام مسائل و مفاهیم به طرز عجیبی مشغول است و فقط من نیستم که به شعر فکر می‌کنم، بلکه همه مردم در این زمینه تأمل دارند.
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از مردم با ذوق شیراز می‌خواهد که هر از گاهی با یک دختر زیبا و خوش‌صورت به مجلس بیایند تا دل‌ها را شاد کنند و لذت ببخشند.
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
زان عضو بوسه‌ای چند بر یاد من ستانند
هوش مصنوعی: هر قسمت از بدن او که دیده می‌شود، دیگر قسمت‌های بدنش هم به یاد من چند بوسه می‌زنند.
وان گاه با سه انگشت آن لذت از لب خویش
گیرند و رو به تهران از بهر من پَرانند
هوش مصنوعی: آن زمان با سه انگشت خود آن لذت را از لبانشان می‌گیرند و برای من به سمت تهران پرتاب می‌کنند.
ذرات آُمانی این هدیۀ روان را
زان جا که باز گیرند در قلب من نشانند
هوش مصنوعی: ذرات آسمانی این هدیه‌ی روحانی را از جایی که بگیرند، در دل من جای خواهند داد.
تا من به ذوق آیم شعر و غزل بخوانم
خوبان شعر باید قدر مرا بدانند
هوش مصنوعی: زمانی که من به شوق و ذوق می‌آیم و شعر و غزل می‌سرایم، باید خوبان شعر ارزش و مقام مرا بشناسند.