گنجور

شمارهٔ ۳۳ - جذبۀ شیرازیان

حضرت شوریده اوستاد سخن سنج
آن که همه چیز بهتر از همه داند
باد صبا گر گذر به پارس نُماید
شعر مرا از لحاظ او گذارند
بنده ندانیم که در کجا رَوَم آخِر
جذبۀ شیرازیان مرا بکشاند
مسکن شوریده است و مدفن سعدی
شهر دگر همسری به او نتواند
بازم از این جایگاهِ نغز دل افروز
تا به کجا دست روزگار براند
می روم آن جا که روزگار بخواهد
می کَشَم آن جا که آسمان بکشاند
بنده همین قدر شاکرم که به شیراز
هر که شبی دلبری به پر بنشاند
یاد من افتد در آن دقیقه و از دور
بوسۀ چُندی به جایِ من بستانَد
گوید جایِ جلال خالی و آن گاه
لَذَّتِ آن بوسه را به من بپراند
بعد وفاتم میان مردمِ شیراز
این سخن از من به یادگار بماند

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حضرت شوریده اوستاد سخن سنج
آن که همه چیز بهتر از همه داند
هوش مصنوعی: حضرت شوریده، استاد بزرگ سخن و شاعری است که درک و آگاهی‌ای عمیق از همه مسائل دارد و می‌داند که چگونه هر چیز را بهتر از سایرین توصیف کند.
باد صبا گر گذر به پارس نُماید
شعر مرا از لحاظ او گذارند
هوش مصنوعی: اگر باد صبا از دیار پارس بگذرد، شعر من را به او نشان می‌دهد و او آن را در نظر می‌گذارد.
بنده ندانیم که در کجا رَوَم آخِر
جذبۀ شیرازیان مرا بکشاند
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم در کجا باید بروم، اما جاذبه‌ی زیبایی‌های شیراز مرا به سمت خود می‌کشاند.
مسکن شوریده است و مدفن سعدی
شهر دگر همسری به او نتواند
هوش مصنوعی: سرای دل دیوانگان و آرامگاه سعدی در شهری دیگر قرار دارد و هیچ همسری نمی‌تواند جایگزین او شود.
بازم از این جایگاهِ نغز دل افروز
تا به کجا دست روزگار براند
هوش مصنوعی: باز هم از این جایگاه زیبا و دلربا تا کجا سرنوشت و زمان مرا به پیش خواهند راند.
می روم آن جا که روزگار بخواهد
می کَشَم آن جا که آسمان بکشاند
هوش مصنوعی: من به جایی می‌روم که تقدیر بخواهد و به مسیری می‌روم که سرنوشت برایم رقم زده باشد.
بنده همین قدر شاکرم که به شیراز
هر که شبی دلبری به پر بنشاند
هوش مصنوعی: من فقط همین را می‌گویم که خوشحالم هر کسی که در شیراز با زیبایی خود دل را در بر گیرد.
یاد من افتد در آن دقیقه و از دور
بوسۀ چُندی به جایِ من بستانَد
هوش مصنوعی: در آن لحظه که به یاد من بیفتد، از دور بوسه‌ای چند تا به جای من می‌گیرد.
گوید جایِ جلال خالی و آن گاه
لَذَّتِ آن بوسه را به من بپراند
هوش مصنوعی: او می‌گوید که جایگاه عظمت خالی است و سپس لذت آن بوسه را به من منتقل می‌کند.
بعد وفاتم میان مردمِ شیراز
این سخن از من به یادگار بماند
هوش مصنوعی: پس از مرگ من، در میان مردم شیراز، این سخن از من به یادگار بماند.