شمارهٔ ۲۸
اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او
بهتر است گل یقین است این که گفت و گو ندارد
پیش روی چشم او گر لاله و نرگس بروید
لاله و نرگس یقیناً هیچ چشم و رو ندارد
از برای بوسهای از روی او دل میشود خون
لیک رو میخواهد این اظهار و ایرج رو ندارد
شمارهٔ ۲۷ - دوزخ: به قدر فهم تو کردند وصف دوزخ راشمارهٔ ۲۹ - جواب به حامی عارف: میم سپاسی کجاست تا که نگوید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او
بهتر است گل یقین است این که گفت و گو ندارد
هوش مصنوعی: به زبان ساده میتوان گفت: وقتی که زیبایی و شیرینی لبان او وجود دارد، آوردن نام گل بیمعناست. زیرا لبان او به مراتب زیباتر و دلنشینتر از گل هستند و این موضوع به هیچ وجه نیاز به گفتوگو ندارد.
پیش روی چشم او گر لاله و نرگس بروید
لاله و نرگس یقیناً هیچ چشم و رو ندارد
هوش مصنوعی: اگر در برابر چشمان او، گلهای لاله و نرگس بروید، بدون شک آنها هیچ زیبایی و توجهی نخواهند داشت.
از برای بوسهای از روی او دل میشود خون
لیک رو میخواهد این اظهار و ایرج رو ندارد
هوش مصنوعی: برای یک بوسه از چهرهاش، دل آدم چنان به درد میآید که گویی خون میشود، اما او فقط میخواهد که این احساس را نشان دهد و ایرج، این دلتنگی را ندارد.