شمارهٔ ۱۱ - جاه و جلال علی (ع)
اندر خبر بُوَد که نبی شاهِ حق پرست
چون سویِ عرش در شبِ معراج رخت بست
بر مسندِ دَنی فَتدَلّی نِهاد پای
دستی ز غیب آمد و بر پشتِ او نشست
چون دستِ حق بُد و اثرِ لطف ِ دوست بود
از فرطِ شادمانی مدهوش گشت و مست
گویند پا نهاد به دوشِ نَبی علی
از طاقِ کعبه خواست چو اصنام را شِکست
جاه و جلال بینْ که یَدُالله پا نِهاد
آنجا که حقّ نِهاد به صد احترامْ دست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1400/09/07 21:12
امین
درود بر شما
و درود بر ایرج میرزا و این شعر زیبایش.
فقط احساس میکنم مصرع دوم بیت دوم یه "آمد" جا افتاده.
دستی ز غیب آمد و بر پشت او نشست
چون گویا از لحاظ وزنی مشکل داره با بقیه شعر
در پناه حق