شمارهٔ ۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
زیرکان آسان توانند خام کردن ساده را
نیست مانع پیش پا دروازه بگشاده را
عمرها باید گذشت بر ساده لوح در انزوا
جوش چندین ساله از خامی درآرد باده را
همگذار دل نشد بس عقل ناقص پای ما
سنگ پیش پا شدیم نوعابران جاده را
کار هرکس کوش او و بار هرکس دوش او
پستی زاهد نزیبد دامن سجاده را
باده نوشی غیره را واصل به شیدای نشد
عیب بدمستان نگیرد گریبان باده را
عاقلان یک جمله گویی زین حقیقت نآگهند
بیدلان لایق نباشند منصب دلداده را
گرچه امروز قهقه بی نسبتان بالا شده ست
وحدتی هست در نهان جمعیت آزاده را
گرد نااهلان منه پارا وزین غافل مباش
خورده گیران مفت خریدارند چُو افتاده را
محرمی نیست کو بِگردانم ز لب بی اختیار
زان نهان دارم میرزا،راز در دل ناده را
عجب غزلی لذت بردیم
ههههه
خوش نمی آید به گوشم جز حدیثِ کودکان
اصلاً اندر قلب تأثیریست حرفِ ساده را
چون هلوی پوست کنده دلبر اماده را
کارش اسانتر بود تمبان ز پا افتاده را