گنجور

شمارهٔ ۱

قمر آن نیست که عاشق بَرَد از یاد او را
یادش آن گُل که نه از کف ببَرَد باد او را
ملَکی بود قمر پیشِ خداوند عزیز
مرتعی بود فلک خرّم و آزاد او را
چون خدا خلقِ جهان کرد به این طرز و مثال
دقّتی کرد و پسندیده نیفتاد او را
دید چیزی که به دل چنگ زند در وی نیست
لاجرم دل ز قمر کند و فرستاد او را
حسن هم داد خدا بر وی ، حُسنِ عَجَبی
گرچه بس بود همان حسنِ خداداد او را
جمله اَطوارِ نِکوهیده از او باز گرفت
هرچه اخلاقِ نکو بود و بجا ، داد او را
گر به شمشاد و به سوسن گذرد اندر باغ
بپرستند همه سوسن و شمشاد او را
بلبل از رشکِ صدایِ او گلو پاره کند
ورنه بهر چه بُوَد این همه فریاد او را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قمر آن نیست که عاشق بَرَد از یاد او را
یادش آن گُل که نه از کف ببَرَد باد او را
هوش مصنوعی: قمر کسی نیست که یادش را از دل عاشق ببرد، بلکه یاد آن گلی است که باد نمی‌تواند آن را از دست بدهد.
ملَکی بود قمر پیشِ خداوند عزیز
مرتعی بود فلک خرّم و آزاد او را
هوش مصنوعی: در آسمان مخلوقی نمایان بود که در پیشگاه خداوندی بزرگ و محترم قرار داشت، و فضای آسمانی برای او سرسبز و آزاد به نظر می‌رسید.
چون خدا خلقِ جهان کرد به این طرز و مثال
دقّتی کرد و پسندیده نیفتاد او را
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند جهان را به این شیوه و شکل آفرید، با دقت بسیار و به‌خوبی توجه کرد، اما از آنچه که آفرید، راضی نشد.
دید چیزی که به دل چنگ زند در وی نیست
لاجرم دل ز قمر کند و فرستاد او را
هوش مصنوعی: چیزی را دید که دلش را ناراحت کرد و چون در آن چیز خبری از محبت و جذابیت نیافت، دلش از قمر جدا شد و او را رها کرد.
حسن هم داد خدا بر وی ، حُسنِ عَجَبی
گرچه بس بود همان حسنِ خداداد او را
هوش مصنوعی: خداوند زیبایی‌های شگفت‌انگیزی را به او عطا کرده است، اما همان زیبایی که به او داده شده، خود به تنهایی کافی و البته زیباست.
جمله اَطوارِ نِکوهیده از او باز گرفت
هرچه اخلاقِ نکو بود و بجا ، داد او را
هوش مصنوعی: او تمام رفتارهای ناپسند را از او گرفت و جای آن، همه‌ی ویژگی‌های خوب و اخلاقی را به او بخشید.
گر به شمشاد و به سوسن گذرد اندر باغ
بپرستند همه سوسن و شمشاد او را
هوش مصنوعی: اگر کسی به باغی برود که در آن شمشاد و سوسن وجود دارد، همه گل‌ها و درختان آنجا به او احترام می‌گذارند و او را می‌ستایند.
بلبل از رشکِ صدایِ او گلو پاره کند
ورنه بهر چه بُوَد این همه فریاد او را
هوش مصنوعی: بلبل به خاطر زیبایی صدای او آنقدر شگفت‌زده و غبطه‌خور است که اگر بخواهد، برای نشان دادن احساسش، گلو خودش را پاره می‌کند. اما در واقع، این همه فریاد و ناله او به چه دلیلی است؟

حاشیه ها

1402/03/26 15:05
پویا خانی

در ثنای قمرالملوک وزیری است.