شمارهٔ ۱۰
به دست جام شراب و به گوش نغمۀ ساز
شبی خوشست خدایا دراز باد دراز !
چگونه کوته خواهم شبی که اندر وی
وصالِ دوست مهیّا و برگِ عشرت ساز
چگونه کوته خواهم شبی که سعدی گفت:
«که دوست را ننماید شبِ وِصال دراز»
شبی بُوَد که ازو گشت شامِ دولت روز
شبی بُوَد که ازو گشت صبحِ ملّت باز
شبی بُوَد که بتابید اندرو ماهی
که آفتاب نیارد شدن به او انباز
شبی است فرّخ و شهزاده نصرت الدّولهُ
نموده جشنی از عزّت و جلال جهاز
چگونه جشنی مانندِ جَنَّتِ موعود
ز چار جانب بگشوده بابِ نعمت و ناز
به وجد اندر هر سوی گلرخانِ چگل
به رقص اندر هرجای مهوشانِ طَراز
همه درخشد مانند نارِ ذاتِ وَقود
شرابِ گلگون اندر به سیمگون بِگماز
ز هر طرف شنوی نغمه های رود و سرود
به هر کجا نگری گونه های ساز و نواز
ز چرخ گوید ناهید از پی تبریک
خجسته بادا میلادِ شاهِ بنده نواز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به دست جام شراب و به گوش نغمۀ ساز
شبی خوشست خدایا دراز باد دراز !
هوش مصنوعی: خدایا، شبی خوش و دلچسب با لذت نوشیدن شراب و شنیدن نغمههای موسیقی برایم به درازا بکش!
چگونه کوته خواهم شبی که اندر وی
وصالِ دوست مهیّا و برگِ عشرت ساز
هوش مصنوعی: چطور میتوانم شبی را کوتاه کنم که در آن دیدار با دوست آماده و لحظات شادی فراهم است؟
چگونه کوته خواهم شبی که سعدی گفت:
«که دوست را ننماید شبِ وِصال دراز»
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم شبی را کوتاه کنم که سعدی گفته است: «شب وصال، برای دوست، هرگز طولانی نمیگذرد».
شبی بُوَد که ازو گشت شامِ دولت روز
شبی بُوَد که ازو گشت صبحِ ملّت باز
هوش مصنوعی: شبی خواهد آمد که شب قدرت و ثروت به پایان میرسد و روز جدیدی برای ملت آغاز میشود.
شبی بُوَد که بتابید اندرو ماهی
که آفتاب نیارد شدن به او انباز
هوش مصنوعی: شبی خواهد بود که ماه در آسمان تاب خواهد خورد و آفتاب نخواهد توانست به او نزدیک شود.
شبی است فرّخ و شهزاده نصرت الدّولهُ
نموده جشنی از عزّت و جلال جهاز
هوش مصنوعی: امشب شبی خوشیمن است و شاهزاده نصرتالدوله جشنی برپا کرده است به مناسبت بزرگی و عظمت دستگاه خود.
چگونه جشنی مانندِ جَنَّتِ موعود
ز چار جانب بگشوده بابِ نعمت و ناز
هوش مصنوعی: چطور میشود جشنی همچون بهشت موعود برپا شود که از هر طرف درهای نعمت و زیبایی به روی آن باز شده باشد؟
به وجد اندر هر سوی گلرخانِ چگل
به رقص اندر هرجای مهوشانِ طَراز
هوش مصنوعی: در هر گوشهای از دنیای زیبای عاشقان، گلهای خوشرو به وجد آمدهاند و در هر جایی، دلرباها به رقص و شادمانی مشغولند.
همه درخشد مانند نارِ ذاتِ وَقود
شرابِ گلگون اندر به سیمگون بِگماز
هوش مصنوعی: همه چیز مانند آتش سرخ درخشان است و نوشیدنی خوش رنگی در ظرف نقرهای قرار دارد.
ز هر طرف شنوی نغمه های رود و سرود
به هر کجا نگری گونه های ساز و نواز
هوش مصنوعی: در هر سو صدای آهنگین آب و نغمههای خوشی را میشنوی و به جایی که نگاه کنی، چهرههای هنرمندان و نوازندگان را میبینی.
ز چرخ گوید ناهید از پی تبریک
خجسته بادا میلادِ شاهِ بنده نواز
هوش مصنوعی: ناهید از آسمان میگوید که تولد پادشاه بخشنده و مهربان را تبریک میگوید.