بخش ۸۶ - لاله صحرایم از طرف خیابانم برید
لاله صحرایم از طرف خیابانم برید
در هوای دشت و کهسار و بیابانم برید
روبهی آموختم از خویش دور افتاده ام
چاره پردازن به آغوش نیستانم برید
در میان سینه حرفی داشتم گم کرده ام
گرچه پیرم پیش ملای دبستانم برید
ساز خاموشم نوای دیگری دارم هنوز
آنکه بازم پرده گرداند پی آنم برید
در شب من آفتاب آن کهن داغی بس است
این چراغ زیر فانوس از شبستانم برید
من که رمز شهریاری با غلامان گفته ام
بندهٔ تقصیر وارم پیش سلطانم برید
بخش ۸۵ - شراب میکدهٔ من نه یادگار جم است: شراب میکدهٔ من نه یادگار جم استبخش ۸۷ - سخن تازه زدم کس بسخن وا نرسید: سخن تازه زدم کس بسخن وا نرسید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لاله صحرایم از طرف خیابانم برید
در هوای دشت و کهسار و بیابانم برید
هوش مصنوعی: گل لالهای که در دشت میشکفد، از میان خیابان جدا شده است. این گل در هوای آزاد دشت و کوهها و بیابان قرار دارد.
روبهی آموختم از خویش دور افتاده ام
چاره پردازن به آغوش نیستانم برید
هوش مصنوعی: من از خودم آموختم که هرگز به کسی دور نشوم و هنگامی که در مشکل هستم، باید به آغوش طبیعت پناه ببرم.
در میان سینه حرفی داشتم گم کرده ام
گرچه پیرم پیش ملای دبستانم برید
هوش مصنوعی: در دل من چیزی است که آن را گم کردهام. هرچند که سن و سالی از من گذشته، اما هنوز در برابر آموزگارم، به خاطر این موضوع شرمنده و ناتوانم.
ساز خاموشم نوای دیگری دارم هنوز
آنکه بازم پرده گرداند پی آنم برید
هوش مصنوعی: من سکوت کردم اما هنوز نغمهای دیگر در درونم دارم. آن نغمهای که میدانم روزی دوباره به حرکت در خواهد آمد.
در شب من آفتاب آن کهن داغی بس است
این چراغ زیر فانوس از شبستانم برید
هوش مصنوعی: در شب من، نور خورشید با آن گرمای قدیمیاش کافی است. این چراغ که زیر فانوس است، از فضای شبانگاهیام جدا شده است.
من که رمز شهریاری با غلامان گفته ام
بندهٔ تقصیر وارم پیش سلطانم برید
هوش مصنوعی: من که در مورد اسرار حکومت با همراهانم صحبت کردهام، اکنون به خاطر اشتباهم، خود را بندهای میبینم که در برابر سلطانی قرار دارد که از او فاصله گرفتهام.