گنجور

بخش ۸۲ - باز بر رفته و آینده نظر باید کرد

باز بر رفته و آینده نظر باید کرد
هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد
عشق بر ناقهٔ ایام کشد محمل خویش
عاشقی؟ راحله از شام و سحر باید کرد
پیر ما گفت جهان بر روشی محکم نیست
از خوش و ناخوش او قطع نظر باید کرد
تو اگر ترک جهان کرده سر او داری
پس نخستین ز سر خویش گذر باید کرد
گفتمش در دل من لات و منات است بسی
گفت این بتکده را زیر و زبر باید کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز بر رفته و آینده نظر باید کرد
هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد
هوش مصنوعی: باید به گذشته و آینده نگاه کنیم. بیایید بیدار شویم و فکری تازه کنیم.
عشق بر ناقهٔ ایام کشد محمل خویش
عاشقی؟ راحله از شام و سحر باید کرد
هوش مصنوعی: عشق مانند شتر در کویر زمان، بار و اثاثه‌اش را به دوش می‌کشد و برای عاشق بودن باید در روز و شب، از سختی‌ها عبور کرد و راهی را در پیش گرفت.
پیر ما گفت جهان بر روشی محکم نیست
از خوش و ناخوش او قطع نظر باید کرد
هوش مصنوعی: پیر ما اظهار داشت که جهان بر پایه‌ای ثابت و استوار نیست. بنابراین، باید از لذت‌ها و رنج‌های آن صرف‌نظر کنیم.
تو اگر ترک جهان کرده سر او داری
پس نخستین ز سر خویش گذر باید کرد
هوش مصنوعی: اگر از دنیا دل کنده‌ای و به معنای والایی رسیده‌ای، ابتدا باید از خودت عبور کنی و به درون خود نگاهی بیندازی.
گفتمش در دل من لات و منات است بسی
گفت این بتکده را زیر و زبر باید کرد
هوش مصنوعی: به او گفتم در دل من افکار و مهرهایی وجود دارد. او پاسخ داد که باید این مکان پر از بت و بُتکده را دگرگون کرد.