گنجور

بخش ۷۷ - فرشته گرچه برون از طلسم افلاک است

فرشته گرچه برون از طلسم افلاک است
نگاه او بتماشای این کف خاک است
گمان مبر که بیک شیوه عشق می بازند
قبا بدوش گل و لاله بی جنون چاک است
حدیث شوق ادا میتوان بخلوت دوست
به ناله ئی که ز آلایش نفس پاک است
توان گرفت ز چشم ستاره مردم را
خرد بدست تو شاهین تند و چالاک است
گشای چهره که آنکس که لن ترانی گفت
هنوز منتظر جلوهٔ کف خاک است
درین چمن که سرود است و این نوا ز کجاست
که غنچه سر بگریبان و گل عرقناک است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فرشته گرچه برون از طلسم افلاک است
نگاه او بتماشای این کف خاک است
هوش مصنوعی: فرشته، هرچند که از جادو و طلسم آسمانی‌ها آزاد است، اما نگاهش معطوف به تماشای این دنیای خاکی است.
گمان مبر که بیک شیوه عشق می بازند
قبا بدوش گل و لاله بی جنون چاک است
هوش مصنوعی: فکر نکن که عشق فقط به یک شکل است، زیرا افرادی که لباس زیبای گل و لاله را بر تن دارند، بدون عشق و شور و شوق، تنها زیبایی ظاهری دارند.
حدیث شوق ادا میتوان بخلوت دوست
به ناله ئی که ز آلایش نفس پاک است
هوش مصنوعی: در دل نشینی که می‌توان شوق و عشق را با ناله‌ای بیان کرد، این ناله از خلوص دل نشأت می‌گیرد و هیچ آلودگی روانی در آن نیست.
توان گرفت ز چشم ستاره مردم را
خرد بدست تو شاهین تند و چالاک است
هوش مصنوعی: توانایی دیده شدن در چشم دیگران به واسطه ستاره‌هاست؛ مردمی که با ورود تو، همچون شاهین تند و چابک در زندگی خود دچار تغییر و تحول می‌شوند.
گشای چهره که آنکس که لن ترانی گفت
هنوز منتظر جلوهٔ کف خاک است
هوش مصنوعی: چهره‌ات را بگشا، زیرا کسی که گفت "تو مرا نخواهی دید" هنوز منتظر نمایان شدن تو از خاک است.
درین چمن که سرود است و این نوا ز کجاست
که غنچه سر بگریبان و گل عرقناک است
هوش مصنوعی: در این باغ پر از سرود و نوا، از کجا آمده که غنچه سرش را به درون برگ‌هایش پنهان کرده و گل‌ها عرق می‌ریزند؟