گنجور

بخش ۶ - غزل سرای و نواهای رفته باز آور

غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور
کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور
ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور
نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور
به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.