گنجور

بخش ۶ - غزل سرای و نواهای رفته باز آور

غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور
کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور
ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور
نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور
به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور
هوش مصنوعی: به شاعر بگو که با شعر و نواهایی که دارد، دل‌های افسرده و محزون را شاد کند و آن‌ها را به زندگی بازگرداند.
کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور
هوش مصنوعی: خداوندگار، معابد و مکان‌های پرستش از جمله کعبه، بتخانه و کلیسا را به علت نگاه نیمه‌باز تو، دچار فتنه و آشفتگی کرده است.
ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه با مخلوط کردن شرابی (باده) که باعث شعله‌ور شدن آتش درون می‌شود، باید جامی برای جوانان پر از نیاز و آرزو پر شود. به نوعی، در اینجا بر اهمیت جوانی و نیازهای آنها تأکید شده و همچنین درک می‌شود که این شراب می‌تواند حالتی شگفت‌انگیز و شعف‌آور به وجود آورد.
نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور
هوش مصنوعی: آوازی که دل را به تپش می‌آورد، مانند شرابی است که روح را ذوب می‌کند و به آن زندگی می‌بخشد.
به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور
هوش مصنوعی: در دل باغ ایرانی، باد صبحگاهی به تندی می‌وزد و شعله‌ای که از ساز می‌چکد، احساسات و هماهنگی را به تصویر می‌کشد.