بخش ۵۲ - جانم در آویخت با روزگاران
جانم در آویخت با روزگاران
جوی است نالان در کوهساران
پیدا ستیزد پنهان ستیزد
ناپایداری با پایداران
این کوه و صحرا این دشت و دریا
نی راز داران نی غمگساران
بیگانهٔ شوق بیگانهٔ شوق
این جویباران این آبشاران
فریاد بی سوز فریاد بی سوز
بانگ هزاران در شاخساران
داغی که سوزد در سینهٔ من
آن داغ کم سوخت در لاله زاران
محفل ندارد ساقی ندارد
تلخی که سازد با بیقراران
بخش ۵۱ - فرصت کشمکش مده این دل بی قرار را: فرصت کشمکش مده این دل بی قرار رابخش ۵۳ - به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را: به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را
اطلاعات
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانم در آویخت با روزگاران
جوی است نالان در کوهساران
هوش مصنوعی: جانم به روزگارها گره خورده و در دل کوهها به ناله و فریاد مشغول است.
پیدا ستیزد پنهان ستیزد
ناپایداری با پایداران
هوش مصنوعی: در این بیت، بیان شده است که ناپایداری و عدم ثبات به دلایل آشکار به جنگ و چالش برمیخیزد، اما در پنهان نیز میتواند به ستیز بپردازد. این نکته به این معناست که مشکلات و چالشها ممکن است به صورت علنی و آشکار بروز کنند، اما بسیاری از مسائل نیز در خفا و به طور پنهانی وجود دارند که میتوانند با ثبات و پایدارها مقابله کنند. این نشاندهندهی هزاران لایهای است که در چالشها و ناپایداریهای زندگی وجود دارد.
این کوه و صحرا این دشت و دریا
نی راز داران نی غمگساران
هوش مصنوعی: این کوه و دشت، این صحرا و دریا هیچکدام راز نگهدار یا دلداری برای ما نیستند.
بیگانهٔ شوق بیگانهٔ شوق
این جویباران این آبشاران
هوش مصنوعی: شوق و عشق بیگانهای است که این جویبارها و آبشارها را تحت تاثیر قرار میدهد.
فریاد بی سوز فریاد بی سوز
بانگ هزاران در شاخساران
هوش مصنوعی: صدای بیاحساس و بیعشق، نالهای است که از دل هزاران درخت درختان به گوش میرسد.
داغی که سوزد در سینهٔ من
آن داغ کم سوخت در لاله زاران
هوش مصنوعی: آتشی که در دل من میسوزد، کمتر از آتشهایی نیست که در گلهای لاله میسوزد.
محفل ندارد ساقی ندارد
تلخی که سازد با بیقراران
هوش مصنوعی: جایی برای گردهمایی نیست و نوشیدنی هم نیست؛ تلخی ای در کار نیست که با دلتنگان سازگاری داشته باشد.

اقبال لاهوری