گنجور

بخش ۴۸ - یاد ایامی که خوردم باده ها با چنگ و نی

یاد ایامی که خوردم باده ها با چنگ و نی
جام می در دست من مینای می در دست وی
درکنار آئی خزان ما زند رنگ بهار
ورنیا ئی فرودین افسرده تر گردد ز دی
بیتو جان من چو آن سازی که تارش در گسست
در حضور از سینهٔ من نغمه خیزد پی به پی
آنچه من در بزم شوق آورده ام دانی که چیست؟
یک چمن گل یک نیستان ناله یک خمخانه می
زنده کن باز آن محبت را که از نیروی او
بوریای ره نشینی در فتد با تخت کی
دوستان خرم که بر منزل رسید آواره ئی
من پریشان جاده های علم و دانش کرده طی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یاد ایامی که خوردم باده ها با چنگ و نی
جام می در دست من مینای می در دست وی
هوش مصنوعی: یاد روزهایی که با موسیقی و نوشیدن شراب وقت می‌گذراندم، جام شراب در دست من و ظرف شراب در دست او بود.
درکنار آئی خزان ما زند رنگ بهار
ورنیا ئی فرودین افسرده تر گردد ز دی
هوش مصنوعی: زمانی که تو به ما نزدیک می‌شوی، خزان جان ما رنگ و بویی از بهار می‌گیرد، ولی در عوض، احساس افسردگی در فروردین بیشتر از گذشته خواهد شد.
بیتو جان من چو آن سازی که تارش در گسست
در حضور از سینهٔ من نغمه خیزد پی به پی
هوش مصنوعی: ای جان من، اگر تو مانند سازی باشی که تارهایش از هم گسسته شده‌اند، نغمه‌هایی از دل من به طور مداوم به بیرون خواهد آمد.
آنچه من در بزم شوق آورده ام دانی که چیست؟
یک چمن گل یک نیستان ناله یک خمخانه می
هوش مصنوعی: من در مهمانی عشق چه چیزهایی آورده‌ام را می‌دانی؟ یک باغ پر از گل، یک نیستان که از ناله‌ها پر است و یک خمخانه پر از می.
زنده کن باز آن محبت را که از نیروی او
بوریای ره نشینی در فتد با تخت کی
هوش مصنوعی: دوباره آن محبت را زنده کن که با قدرت او، تو را از نشستن در میان مشکلات و بی‌برکتی به مقام و جایگاه بالا برساند.
دوستان خرم که بر منزل رسید آواره ئی
من پریشان جاده های علم و دانش کرده طی
هوش مصنوعی: دوستان خوشحال و سعادتمند به منزل خود رسیدند، اما من در مسیر علم و دانش سرگردان و درهم ریخته‌ام.

حاشیه ها

1398/02/12 12:05
امیرحسین علی محمدی

با این شعر اوقات خوشی داشتم درود بر روان پاک علامه اقبال
یاد مطلبی از کتاب بازسازی فکر دینی در جهان اسلام ایشان افتادم که از قول عبدالقدوس گانگهی (از صوفیان هندی) نقل نموده است که: پیامبر به معراج رفت و برگشت،اگر من بودم برنمی گشتم ...
این شعر هم از اشعاریست که مرحوم علامه در اوج مواجید وتجربیات عرفانیشون سرودن وتحفه ایست از رهاورد معراجشون ... به قول ملای روم
به معراج برآئید چو از آل رسولید
رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید