بخش ۴۴ - بده آندل که مستی های او از بادهٔ خویش است
بده آندل که مستی های او از بادهٔ خویش است
بگیر آندل که از خود رفته و بیگانه اندیش است
بده آندل بده آن دل که گیتی را فراگیرد
بگیر این دل بگیر این دل که در بند کم و بیش است
مرا ای صید گیر از ترکش تقدیر بیرون کش
جگر دوزی چه می آید از آن تیری که در کیش است
نگردد زندگانی خسته از کار جهان گیری
جهانی در گره بستم جهانی دیگری پیش است
بخش ۴۳ - نور تو وانمود سپید و سیاه را: نور تو وانمود سپید و سیاه رابخش ۴۵ - کف خاکی برگ و سازم برهی فشانم او را: کف خاکی برگ و سازم برهی فشانم او را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بده آندل که مستی های او از بادهٔ خویش است
بگیر آندل که از خود رفته و بیگانه اندیش است
هوش مصنوعی: بده آن کسی را که مستیاش از شراب خودش است، بگیر آن کسی را که از خود بیخبر و به فکر دیگران است.
بده آندل بده آن دل که گیتی را فراگیرد
بگیر این دل بگیر این دل که در بند کم و بیش است
هوش مصنوعی: به من آن دلی را بده که جاذبهای جهانی داشته باشد و من این دل را بگیرم، زیرا این دل در قید و بند دنیا و مشکلاتش است.
مرا ای صید گیر از ترکش تقدیر بیرون کش
جگر دوزی چه می آید از آن تیری که در کیش است
هوش مصنوعی: ای کسی که مرا شکار میکنی، از دستان تقدیر من را بیرون بیاور. چه فایدهای از تیری که در کمان است، زمانی که به جگر من میزند؟
نگردد زندگانی خسته از کار جهان گیری
جهانی در گره بستم جهانی دیگری پیش است
هوش مصنوعی: زندگی که خسته شده از مشکلات و سختیهای دنیا، نباید ناامید شود. زیرا در برابر چالشها و موانع کنونی، دنیای دیگری در انتظار است که میتواند سرشار از امید و فرصتهای نو باشد.

اقبال لاهوری