گنجور

بخش ۳۸ - از چشم ساقی مست شرابم

از چشم ساقی مست شرابم
بی می خرابم بی می خرابم
شوقم فزون تر از بی حجابی
بینم نه بینم در پیچ و تابم
چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد
از زخمهٔ من تار ربابم
از من برون نیست منزلگه من
من بی نصیبم ، راهی نیابم
تا آفتابی خیزد ز خاور
مانند انجم بستند خوابم

اطلاعات

وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از چشم ساقی مست شرابم
بی می خرابم بی می خرابم
هوش مصنوعی: از نظر من، زیبایی و جذابیت شراب در چشمان ساقی است که باعث شده بیشراب و خراب زندگی‌ام را از دست بدهم. احساس تیره و تاری در وجودم دارم که به خاطر نبود شراب به سراغم آمده است.
شوقم فزون تر از بی حجابی
بینم نه بینم در پیچ و تابم
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق من بیشتر از آن است که بتوانم خودم را پنهان کنم، و در این حال، در دنیای پیچیده‌ام چیزی نمی‌بینم.
چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد
از زخمهٔ من تار ربابم
هوش مصنوعی: وقتی که شمع به آتش می‌افتد، به یاد نواختن من بر تار ربابم می‌افتم.
از من برون نیست منزلگه من
من بی نصیبم ، راهی نیابم
هوش مصنوعی: من هیچ جایی جز خودم ندارم، و از آنجا که بی‌نصیبم، نمی‌توانم راهی پیدا کنم.
تا آفتابی خیزد ز خاور
مانند انجم بستند خوابم
هوش مصنوعی: در انتظار صبح روشن و آفتاب هستم، اما مانند ستاره‌ها در خواب و آرامش به سر می‌برم.

حاشیه ها

1399/02/06 06:05
مهدی

این شعر را خواننده پاکستانی، حدیقه کیانی خوانده‌اند:
پیوند به وبگاه بیرونی