گنجور

بخش ۳۵ - مرا براه طلب بار در گل است هنوز

مرا براه طلب بار در گل است هنوز
که دل به قافله و رخت و منزل است هنوز
کجا ست برق نگاهی که خانمان سوزد
مرا با معامله با کشت و حاصل است هنوز
یکی سفینهٔ این خام را به طوفان ده
ز ترس موج نگاهم بساحل است هنوز
تپیدن و نرسیدن چه عالمی دارد
خوشا کسی که بدنبال محمل است هنوز
کسی که از دو جهان خویش را برون نشناخت
فریب خوردهٔ این نقش باطل است هنوز
نگاه شوق تسلی به جلوه ئی نشود
کجا برم خلشی را که در دل است هنوز
حضور یار حکایت دراز تر گردید
چنانکه این همه نا گفته در دل است هنوز

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا براه طلب بار در گل است هنوز
که دل به قافله و رخت و منزل است هنوز
هوش مصنوعی: من هنوز در مسیر طلبی هستم که سنگینی بار در دل دارم، گرچه هنوز به قافله، آذوقه و خانه نیندیشیده‌ام.
کجا ست برق نگاهی که خانمان سوزد
مرا با معامله با کشت و حاصل است هنوز
هوش مصنوعی: در کجا نگاهی وجود دارد که با شدت و تاثیرش بتواند همه چیز را در وجود من بسوزاند؟ هنوز من درگیر کار و زراعت هستم و مشغول معامله با دنیا.
یکی سفینهٔ این خام را به طوفان ده
ز ترس موج نگاهم بساحل است هنوز
هوش مصنوعی: یکی از قایق‌های این آدم خام و ناآگاه را به دریا بفرست تا از ترس امواج، چشمانش به ساحل دوخته شده است.
تپیدن و نرسیدن چه عالمی دارد
خوشا کسی که بدنبال محمل است هنوز
هوش مصنوعی: حال و هوای کسی که می‌کوشد ولی به هدفش نمی‌رسد، چه شیرین و چه تلخ است. اما خوشا به حال کسی که هنوز در جستجوی راهی برای رسیدن به مقصودش است.
کسی که از دو جهان خویش را برون نشناخت
فریب خوردهٔ این نقش باطل است هنوز
هوش مصنوعی: کسیکه نتوانسته است از دنیاهای مختلف خود را بشناسد، همچنان در دام فریب این دنیا و ظواهر فانی گرفتار است.
نگاه شوق تسلی به جلوه ئی نشود
کجا برم خلشی را که در دل است هنوز
هوش مصنوعی: تلاش و اشتیاق به چیزی یا کسی نمی‌تواند تمام درد و ناراحتی که در دل دارم را درمان کند. من هنوز هم با حس دلتنگی و خلوتی درونم مواجه‌ام و نمی‌دانم باید به کجا بروم.
حضور یار حکایت دراز تر گردید
چنانکه این همه نا گفته در دل است هنوز
هوش مصنوعی: حضور محبوب باعث شده که داستان و ماجراها بیشتر و پیچیده‌تر شود، به گونه‌ای که هنوز ناگفته‌های زیادی در دل باقی مانده است.