بخش ۳۴ - بر جهان دل من تاختنش را نگرید
بر جهان دل من تاختنش را نگرید
کشتن و سوختن و ساختنش را نگرید
روشن از پرتو آن ماه دلی نیست که نیست
با هزار آینه پرداختنش را نگرید
آنکه یکدست برد ملک سلیمانی چند
با فقیران دو جهان باختنش را نگرید
آنکه شبخون بدل و دیدهٔ دانایان ریخت
پیش نادان سپر انداختنش را نگرید
بخش ۳۳ - خوشتر ز هزار پارسائی: خوشتر ز هزار پارسائیبخش ۳۵ - مرا براه طلب بار در گل است هنوز: مرا براه طلب بار در گل است هنوز
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر جهان دل من تاختنش را نگرید
کشتن و سوختن و ساختنش را نگرید
هوش مصنوعی: دل من بر بیرحمیهای دنیا غمگین است، نه به خاطر کشتن و ویرانیاش، بلکه به خاطر ساختن و دگرگونیهایش.
روشن از پرتو آن ماه دلی نیست که نیست
با هزار آینه پرداختنش را نگرید
هوش مصنوعی: هر دلی که با نور آن ماه روشن شده، نمیتواند در برابر هزار آینه زیباییاش را نبیند.
آنکه یکدست برد ملک سلیمانی چند
با فقیران دو جهان باختنش را نگرید
هوش مصنوعی: کسی که تنها با یک حرکت ملک سلیمان را به دست آورد، نباید به غم از دست دادن آن با فقیران این دو جهان بنشیند.
آنکه شبخون بدل و دیدهٔ دانایان ریخت
پیش نادان سپر انداختنش را نگرید
هوش مصنوعی: آن کسی که به صورت پنهانی به چهره و نگاه عالمان حمله میکند، در برابر نادانان خود را محافظت میکند و به آنها نمینگرد.