گنجور

بخش ۲۸ - ز هر نقشی که دل از دیده گیرد پاک می‌آیم

ز هر نقشی که دل از دیده گیرد پاک می‌آیم
گدای معنی پاکم تهی ادراک می‌آیم
گهی رسم و ره فرزانگی ذوق جنون بخشد
من از درس خردمندان گریبان چاک می‌آیم
گهی پیچد جهان بر من گهی من بر جهان پیچم
بگردان باده تا بیرون ازین پیچاک می‌آیم
نه اینجا چشمک ساقی نه آنجا حرف مشتاقی
ز بزم صوفی و ملا بسی غمناک می‌آیم
رسد وقتی که خاصان ترا با من فتد کاری
که من صحراییم پیش ملک بی‌باک می‌آیم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز هر نقشی که دل از دیده گیرد پاک می‌آیم
گدای معنی پاکم تهی ادراک می‌آیم
هوش مصنوعی: از هر چیزی که دل از آن دوری کند و آن را نبیند، من به سوی مفهوم خالص و معصوم می‌آیم. من مانند گدایی هستم که از درک و شناخت بسیاری چیزها بی‌بهره‌ام.
گهی رسم و ره فرزانگی ذوق جنون بخشد
من از درس خردمندان گریبان چاک می‌آیم
هوش مصنوعی: گاهی اوقات مسیر و روش خردمندان الهام‌بخش شور و شوق دیوانگی می‌شود، و من از یادگیری افراد دانا چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرم که دلم می‌خواهد همه چیز را کنار بگذارم و خودم را به حالت افراطی برسانم.
گهی پیچد جهان بر من گهی من بر جهان پیچم
بگردان باده تا بیرون ازین پیچاک می‌آیم
هوش مصنوعی: گاهی دنیا بر من می‌چرخد و گاهی من بر دنیا می‌چرخم. این باده را بگردان تا من از این پیچیدگی بیرون بیایم.
نه اینجا چشمک ساقی نه آنجا حرف مشتاقی
ز بزم صوفی و ملا بسی غمناک می‌آیم
هوش مصنوعی: نه در اینجا دلخوشی ساقی وجود دارد و نه در آنجا سخن دل‌انگیزی از عاشق. از محفل صوفی و ملا به شدت ناراحت و غمگین به سوی شما می‌آیم.
رسد وقتی که خاصان ترا با من فتد کاری
که من صحراییم پیش ملک بی‌باک می‌آیم
هوش مصنوعی: زمانی خواهد رسید که افرادی خاص، با من کاری خواهند داشت که من به عنوان یک بیابانی، بی‌پروا به پیشگاه پادشاه می‌روم.