گنجور

بخش ۲۱ - بر عقل فلک پیما ترکانه شبیخون به

بر عقل فلک پیما ترکانه شبیخون به
یک ذره درد دل از علم فلاطون به
دی مغبچه ئی با من اسرار محبت گفت
اشکی که فرو خوردی از بادهٔ گلگون به
آن فقر که بی تیغی صد کشور دل گیرد
از شوکت دارا به از فر فریدون به
در دیر مغان آئی مضمون بلند آور
در خانقه صوفی افسانه و افسون به
در جوی روان ما بی منت طوفانی
یک موج اگر خیزد آن موج ز جیحون به
سیلی که تو آوردی در شهر نمی گنجد
این خانه بر اندازی در خلوت هامون به
اقبال غزل خوان را کافر نتوان گفتن
سودا بدماغش زد از مدرسه بیرون به

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر عقل فلک پیما ترکانه شبیخون به
یک ذره درد دل از علم فلاطون به
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عقل و اندیشه‌های بزرگ می‌توانند تحت تأثیر احساسات و دردهای کوچک قرار بگیرند. حتی یک ذره از درد و غم می‌تواند پایه‌های علمی و فلسفی را به چالش بکشد و نشان دهد که احساسات چقدر می‌توانند عمیق و تأثیرگذار باشند.
دی مغبچه ئی با من اسرار محبت گفت
اشکی که فرو خوردی از بادهٔ گلگون به
هوش مصنوعی: دختری می‌گفت که از محبت به من رازهایی گفت. آن اشکی که به خاطر شراب قرمزی که نوشیدی، در دل نگه داشتی.
آن فقر که بی تیغی صد کشور دل گیرد
از شوکت دارا به از فر فریدون به
هوش مصنوعی: فقر و نیازمندی که بدون شمشیر و جنگ بتواند بسیاری از سرزمین‌ها را تسخیر کند، از قدرت و شکوه کسی ثروتمند بهتر است که فقط نام و یاد فراموش شده‌ای چون فریدون را یدک می‌کشد.
در دیر مغان آئی مضمون بلند آور
در خانقه صوفی افسانه و افسون به
هوش مصنوعی: اگر به میخانه بروی، با سخنان عمیق و پرمفهوم از خود پذیرایی کن، و در صومعه‌ی صوفی نیز با داستان‌ها و جادوگری‌های خود مردم را تحت تأثیر قرار بده.
در جوی روان ما بی منت طوفانی
یک موج اگر خیزد آن موج ز جیحون به
هوش مصنوعی: در جوی که به آرامی جریان دارد، اگر یک موج طوفانی بی‌هیچ انتظار و درخواستی به وجود بیاید، این موج از عمق جیحون، یعنی از جایی بسیار عمیق و وسیع، به وجود می‌آید.
سیلی که تو آوردی در شهر نمی گنجد
این خانه بر اندازی در خلوت هامون به
هوش مصنوعی: سیلابی که تو به راه انداختی، چنان بزرگ است که هیچ جایی در شهر ندارد. این بلا را در خلوت من برپا کردی.
اقبال غزل خوان را کافر نتوان گفتن
سودا بدماغش زد از مدرسه بیرون به
هوش مصنوعی: شاعر به فردی اشاره دارد که از مکتب و یادگیری خارج شده و به دنیای عشق و احساسات روی آورده است. او به این دلیل که به دنبال عشق و شور و شوق است، نمی‌توان به راحتی او را کافر یا بی‌ایمان خطاب کرد. در واقع، عشق و احساسات برای او مهم‌تر از آموزش‌های خشک و رسمی مدرسه‌ای شده‌اند.

حاشیه ها

1392/09/27 18:11
MIRVAHIDALDIN GHADERI

با سلام
لطفا منظور شاعر از این شعر را بیان کنید .
بر عقل فلک پیما ترکانه شبیخون به ......

1398/09/09 00:12
نازنین

معنی مصرعی که سوال شده:
میگه به عقلی که خیلی مغرور هست و ادعای سیر در اسمان ها و افلاک‌ داره بهتره مثل مردمان ترک بتازیم و باهاش بجنگیم.

1400/05/21 23:08
یاسی

سلام لطفا مفهوم بیت ۶رو بفرمایین ؟؟

ممنون

1400/06/01 13:09
رضا از کرمان

سلام 

معنی تحت اللفظی میشه: این شهر گنجایش این سیلی که تو آوردی رو نداره وخانه ها رو خراب میکنه وبهتره که به دریاچه هامون ببریش 

1401/06/29 09:08
ایرانه

سلام. امکانش هست معنای بیت پنجم را بیان کنید؟