گنجور

بخش ۲۰ - نظر به راه‌نشینان سواره می‌گذرد

نظر به راه‌نشینان سواره می‌گذرد
مرا بگیر که کارم ز چاره می‌گذرد
به دیگران چه سخن گسترم ز جلوهٔ دوست
به یک نگاه مثال شراره می‌گذرد
رهی به منزل آن ماه سخت دشوار است
چنانکه عشق به دوش ستاره می‌گذرد
ز پرده‌بندی گردون چه جای نومیدی‌ست
که ناوک نظر ما ز خاره می‌گذرد
یمی است شبنم ما کهکشان کنارهٔ اوست
به یک شکستن موج از کناره می‌گذرد
به خلوتش چو رسیدی نظر به او مگشا
که آن دمی است که کار از نظاره می‌گذرد
من از فراق چه نالم که از هجوم سرشک
ز راه دیده دلم پاره‌پاره می‌گذرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نظر به راه‌نشینان سواره می‌گذرد
مرا بگیر که کارم ز چاره می‌گذرد
هوش مصنوعی: به تماشای مسافران سوار می‌نگرم، مرا در آغوش بگیر که دیگر چاره‌ای برای من باقی نمانده است.
به دیگران چه سخن گسترم ز جلوهٔ دوست
به یک نگاه مثال شراره می‌گذرد
هوش مصنوعی: به دیگران چه نیازی دارم وقتی که زیبایی و جذبهٔ دوست با یک نگاهش مانند شعله‌ای پرقدرت می‌گذرد.
رهی به منزل آن ماه سخت دشوار است
چنانکه عشق به دوش ستاره می‌گذرد
هوش مصنوعی: مسیر رسیدن به آن معشوق بسیار پرمشقت و دشوار است، همچنان که عشق به دل ستاره‌ها سنگینی می‌کند.
ز پرده‌بندی گردون چه جای نومیدی‌ست
که ناوک نظر ما ز خاره می‌گذرد
هوش مصنوعی: از اطراف آسمان چرا باید ناامید شد، وقتی که نگاه ما به سادگی از میان مشکلات و سختی‌ها عبور می‌کند؟
یمی است شبنم ما کهکشان کنارهٔ اوست
به یک شکستن موج از کناره می‌گذرد
هوش مصنوعی: دریاچۀ شبنم ما به مانند کهکشانی است که در کنار او قرار دارد و با فقط یک شکستۀ موج، از کنارش عبور می‌کند.
به خلوتش چو رسیدی نظر به او مگشا
که آن دمی است که کار از نظاره می‌گذرد
هوش مصنوعی: وقتی به آن مکان تنها رسیدی، به او نگاه نکن، زیرا این لحظه‌ای است که دیگر فقط با تماشا نمی‌توان چیزی را تغییر داد.
من از فراق چه نالم که از هجوم سرشک
ز راه دیده دلم پاره‌پاره می‌گذرد
هوش مصنوعی: من از جدایی چگونه بگویم، وقتی که اشک‌ها مانند سیلاب از چشمانم سرازیر می‌شوند و دلم را پاره‌پاره می‌کنند.